مقالات من

دانلود مقالات

مقالات من

دانلود مقالات

۱۵۰ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

برای دریافت اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله بررسی فرایند جابجایی امتزاجی و محاسبه حداقل فشار امتزاج پذیری به روش تحلیلی در word دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله بررسی فرایند جابجایی امتزاجی و محاسبه حداقل فشار امتزاج پذیری به روش تحلیلی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله بررسی فرایند جابجایی امتزاجی و محاسبه حداقل فشار امتزاج پذیری به روش تحلیلی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله بررسی فرایند جابجایی امتزاجی و محاسبه حداقل فشار امتزاج پذیری به روش تحلیلی در word :

سال انتشار: 1382

محل انتشار: هشتمین کنگره ملی مهندسی شیمی ایران

تعداد صفحات: 9

چکیده:

بازدهی جابجایی موضعی یک فرایند تزریق ام تزاجی گاز تابعی از حداقل فشار امتزاج می باشد . شبیه سازی تزریق یک بعدی گاز نشان می دهد که رفتار فازی گاز و نفت در سازند توسط یک سری خط های بست کلیدی کنترل می شود . تغییرات ترکیب نفت اولیه و گاز تزریقی بر روی این خطهای بست کلیدی قرار دارند . حداقل فشار امتزاج (MMP) ، کمترین فشاری است که در آن طول یکی از خط های بست برابر با صفر میشود . در این حالت جابجایی سیالات در مخزن به صورت پیستونی است و سیال امتزاجی تک فاز می شود . در این مقاله مدل یک بعدی فرایند امتزاجپذیر و فرایندهای انتقال جرم به منظور تعیین خط های بست ک لیدی برای سیستم های نفتی چند جزیی و گاز یک جزیی و دو جزیی مورد بررسی قرار گرفته است . سپس روش حل در صورتی که گاز تزریقی دارای دو جزء باشد ارایه شده است . همچنین در این مقاله نشان داده شده است که الگوریتم تهیه شده برای سیستم یک جزیی قابل توسعه به گاز های چند جزیی نیز می باشد . نتایج حاصل از محاسبات ت بخوبی با نتایج تجربی همخوانی دارد


دانلود این فایل


برای دریافت اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله تحلیل دینامیکی مکانیزمهای فضایی انتقالی 3UPU , 3PUU بخش دوم : سینماتیک در word دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله تحلیل دینامیکی مکانیزمهای فضایی انتقالی 3UPU , 3PUU بخش دوم : سینماتیک در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله تحلیل دینامیکی مکانیزمهای فضایی انتقالی 3UPU , 3PUU بخش دوم : سینماتیک در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله تحلیل دینامیکی مکانیزمهای فضایی انتقالی 3UPU , 3PUU بخش دوم : سینماتیک در word :

سال انتشار: 1387

محل انتشار: شانزدهمین کنفرانس سالانه مهندسی مکانیک

تعداد صفحات: 7

چکیده:

در این مقاله تحلیل دینامیکی دو مکانیزم فضایی انتقالی که تحلیل سینماتیکی آنها در بخش اول ارائه شد، بررسی می شود . به این منظور پس از استخراج بردارهای تغییرات اندازه حرکت خطی و دورانی تمامی جرم های موجود در دو مکانیزم 3PUU و 3UPU ، از روش دینامیک کین برای استخراج معادلات حرکت استفاده می گردد . در ادامه، مقایسه ای برای روشن شدن میزان تاثیر نادیده گرفتن دینامیک مفاصل ارائه م ی گردد . این مقایسه امکان ایجاد چند درصد خطا را در مقدار مجذور میانگین مربعات نیروهای مفاصل فعال را نشان می دهد . در نهایت حرکت دو مکانیزمی که دارای فضای کاری بهینه هستند تحت یک حرکت سیکلی خاص بررسی می شود .


دانلود این فایل


برای دریافت اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله پیشینه بزرگترین بنیاد خیریه بهداشت و درمان تاریخ ایران (ربع رشیدی تبریز) در 700 سال پیش در word دارای 1 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله پیشینه بزرگترین بنیاد خیریه بهداشت و درمان تاریخ ایران (ربع رشیدی تبریز) در 700 سال پیش در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله پیشینه بزرگترین بنیاد خیریه بهداشت و درمان تاریخ ایران (ربع رشیدی تبریز) در 700 سال پیش در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله پیشینه بزرگترین بنیاد خیریه بهداشت و درمان تاریخ ایران (ربع رشیدی تبریز) در 700 سال پیش در word :

سال انتشار: 1385

محل انتشار: اولین همایش بین المللی چشم انداز جایگاه موسسات خیریه سلامت در نظام سلامت ایران

تعداد صفحات: 1

چکیده:

در دورانی که غرب دستخوش تاخت وتاز بیماریها و همه گیریهایی مثل طاعون ، آبله ، سل و جذام بود و معالجات پزشکی تحت سلطه خرافات و تعصبات قرا گرفته(قرون وسطی) بود، رشیدالدین فضل الله همدانی، بزرگترین مجتمع علمی – آموزشی جهان را در تبریز برپا نمود که بعد از گذشت قرنها هنوز هم یافتن نظیری برای آن مشکل است. این بنیاد خیریه بسیار بزرگ از 3 بخش عمده ربع رشیدی، ربض رشیدی و شهرستان رشیدی تشکیل شده بود. مرجع و منبع اصلی اطلاعات ، وقفنامه ای است که با خط خود موسس، نوشته شده است و در کتابخانه های معتبر سرتاسر کشور، موجود است. شیخ هدف از تاسیس ربع رشیدی را انجام اعمال صالحه (خیر جاریه یا وقف) دانسته است. مدیریت ربع رشیدی در موارد زیر بسیار قابل توجه و آموزنده می باشد: شرایط طبیب ومتعلّم ،طبابت تمام کسان ساکن در ربع رشیدی، باز کردن در دارالشفاء در روزهای دوشنبه و پنج شنبه بر روی همگان، همکاری طبیب و داروساز ، نسخ هنویسی بر روی کاغذ، درمان و مراقبت در منزل توسط پزشک، درمان رایگان تعیین بودجه جهت تجهیز و تکفین وفا تیافتگان فقیر.تعیین دقیق مواجب کارکنان تأمین آب بهداشتی و بعضا لوله کشی و حمام ،بیمه افراد و اموال و بازنشستگی، کاربرد مفاهیم امروزی نظیر: – Full time- Paper- Sandwich Courses- Sciences-Academic ExchangeLibrary و کنفرانس و سمینار و . . ،جلب 50 پزشک از مصر، شام و هندوچین و;. ،جداسازی بیماران معمولی از عفونی ،تعیین دقیق کمیت دانشجو برای هر استاد و بین المللی بودن مجتمع وقفی ربع رشیدی ،آموزش 7000 نفردانشجو از ملی تهای گوناگون،اتکا بر درآمدهای پایدار وقف عناوین مذکور نبوغ و پیشرفت علمی آن مرکز و بانی آن را بیش از پیش روشن والگویی را برای اندیشمندان و سیاستگذاران و بویژه خیرین امروزی برای احیای هر چه بیشتر این سنت خیریه فراهم می آورد.


دانلود این فایل


برای دریافت اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت اینجا کلیک کنید

دانلود زندگینامه و آثار احمد شاملو در word دارای 50 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود زندگینامه و آثار احمد شاملو در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است


فهرست

1- زندگینامه و آثار احمد شاملو ............................................................ 1
2- نگاهی به برخی از آثار احمد شاملو .................................................... 4
3- مرثیه (قطعه ای از شاملو) .............................................................. 5
4- بخش هایی ازمصاحبه با احمد شاملو ................................................... 6
الف- شعر چیست ؟ .......................................................................... 6
ب- نقش قافیه ............................................................................... 18
ج- شعر سپید و آزاد ........................................................................ 21
د- دیگر قلمروها ............................................................................ 24
ه- شعر امروز .............................................................................. 26
و-پیشرفت انسان ........................................................................... 29
ز- در تعهد هنر ............................................................................ 31
ح- شاعران بزرگ جهان ................................................................... 35
5- یک گفتگو از سالهای دور ............................................................. 37
6-منابع ...................................................................................... 48
زندگینامه و آثار احمد شاملو


احمد شاملو 21 آذر ماه در خانه ی شماره ی 134 خیابان صفی علیشاه تهران متولد شد. پدرش حیدر و مادرش کوکب عراقی بود.پدرش افسر ارتش بود و هر چند وقت در جایی به مأموریت می گذراند.کودکی شاملو هم در شهرهای مختلفی گذشت.همه ی آن جاهایی که پدر مأمور بود و خانواده را با خود می برد:رشت ،اصفهان ،آباده و شیراز. شاملو دوره ی دبستان را در شهرهای خاش ،زاهدان و مشهد گذراند و در همین ایام کار گردآوری فرهنگ عوام را شروع می کند.
بین سالهای 1317 تا 1320 تحصیل در دوره ی دبیرستان را در شهرهای بیرجند ،مشهد و تهران ادامه می دهد و به پایان خود نزدیک می سازد.ولی برای یادگیری دستور زبان آلمانی دوباره به سال اول دبیرستان صنعتی بر میگردد.در فاصله ی سالهای 1321 تا1323 پدر شاملو برای سروسامان دادن به تشکیلات از هم پاشیده ی ژاندارمری به گرگان و ترکمن صحرا می رود و شاملو نیز تحصیلاتش را در مقطع سوم دبیرستان پی میگیرد. فعالیت سیاسی خود را در آنجا با گرایش به آلمان نازی که دشمن انگلیس استعمارگر بود، آغاز می- کند و سرانجام دستگیرو به زندان شوروی ها دررشت منتقل می شود. با آزاد شدن
از زندان در فاصله ی سال های 1324 تا 1325 به همراه خانواده به رضاییه میرود و در آنجا گرفتار چریک های حکومت پیشه وری و دموکراتها می شود و به همراه پدر به جوخه ی اعدام سپرده میشود.از مرگ نجات پیدا می کند و به تهران می آید و برای همیشه درس و مشق را رها می کند.در سال 1326 ازدواج اول خود را با اشرف اسلامیه (دبیر و معاون چند دبیرستان دخترانه در تهران) انجام می دهد که حاصل آن چهار فرزند است.
در همین سال « آهنگ های فراموش شده » را توسط ابراهیم دیلمقانیان منتشر می کند. درسال 1327نخستین کارمطبوعاتی خود را با مجله ی سخن نو در پنج شماره آغازمی کند.
در سال 1329، داستان «زن پشت مفرغی» از وی منتشر شد. همین طور هفته نامه روزنه.
در سال 1330، سر دربیرمجله ی خواندنیها می شود. در همین سال شعر بلند «23» و مجموعه اشعار «قطع نامه» را منتشر می کند. در سال های 1331-1332مشاوره ی فرهنگی سفارت مجارستان را حدود دو سال به عهده می گیرد و فعالیت مطبوعاتی خود را با مجله ی «آتش بار»پیگیری می کند. همین طور مجموعه اشعار «آهن ها واحساس»را به چاپ می رساند که پلیس در چاپخانه می سوزاند ولی تنها نسخه ی موجود آن نزد سیروس طاهباز باقی می ماند.
ترجمه ی طلا در لجن اثر ژیگموند مورتیس و رمان بزرگ مردی که قلبش از سنگ بوداثر موریوکایی با تعدادی داستان کوتاه نوشته ی خودش و همه ی یادداشت های فیش های کتاب کوچه در یورش افراد فرمانداری نظامی به خانه اش ضبط شده و از میان می رود خود او موفق به فرار می شود. بعد از چند بار که موفق می شود فرار کند در چاپخانه ی روزنامه ی اطلاعات دستگیر می شود. سراسر سال 1333 را در زندان موقت شهربانی و زندان قصر می گذراند. در سال 1334 از زندان آزاد می شود. در همین سال چهار دفتر شعرش را در اثر اعتماد بیش از حد به نقی نقاشیان نامی برای همیشه از دست می دهد. باز در همین سال است که سه رمان ترجمه ای خود را (لئون مورن کشیش اثر بئاتریس بک ،زنگاراثر هربر لوپوریه ،برزخ اثر ژان روورزی) به چاپ می رساند.

در سال 1336 مجموعه اشعار« هوای تازه» را چاپ می کند و فعالیت های مطبوعاتی خود را با سردبیری مجله ی بامشاد پی می گیرد. درهمین سال است که افسانه های هفت گنبد نظامی، دیوان حافظ شیرازی ، رباعیات ابوالخیر، خیام و باباطاهررا با روایت خود به دست می دهد. مرگ پدر ودومین ازدواجش با دکتر طوسی حائری (مترجم زبان فرانسه) از وقایع مهم این سال است.
در سال 1337 ترجمه ی رمان «پابرهنه ها» اثر زاهاریا استانکو را منتشر می کند.در سال 1338 «خروس زری پیرهن زری» قصه ای از تولستوی را برای کودکان ترجمه و چاپ می کند.علاوه بر آن به کارهای سینمایی روی می آورد و فیلم مستند سیستان و بلوچستان را برای شرکت درایتال کنسولت تهیه می کند.در سال 1339 دفترشعر«باغ آیینه » را منتشر می کند.تأسیس و سرپرستی اداره ی سمعی بصری وزارت کشور با همکاری هادی شفائیه و سهراب سپهری در همین دوره انجام می شود.
سردبیری کتاب هفته (24 شماره اول) که از مهمترین فعالیت های ژورنالیستی اوست، از سال 1340 آغاز می شود.در همین سال است که از همسر دوم خود نیز جدا می شود.در سال 1341 با آیدا آشنا می گردد.تا قبل از 1343 دو نمایشنامه ی «درخت سیزدهم» اثر آندره ژیدوسی زیف و «مرگ» اثر روبر مرل را ترجمه می کند.مجموعه ی اشعار «آیدا در آینه» و «لحظه ها و همیشه»هم در این سال چاپ می شود.در فروردین همان سال با آیدا ازدواج کرده و در شیرگاه (مازندران) اقامت می گزیند.
در سال 1344 مجموعه ی اشعار «آیدا:درخت،حنجره و خاطره» را چاپ می کند و کتاب 81490 اثر آلبر شمبرن را ترجمه می کند.در سال 1345 مجله ی «بارو» را با یدالله رؤیایی منتشر میکند که نافرجام است و مجموعه اشعار «ققنوس در باران» را به پایان می رساند.در سال 1346 به عضویت کانون نویسندگان درمی آید و نیز کتاب «قصه های بابام» اثر ارسکین کالدول را ترجمه می کند.
در سال 1347 تحقیق بر غزلیات و تاریخ دوره ی حافظ را آغاز می کند.در همین سال «غزل غزلهای سلیمان» و نمایشنامه ی «عروسی خون» را ترجمه می کند و شب های شعر خوشه را ترتیب می دهد. در سال 1348 «مرثیه های خاک» و قصه ی منظوم «چی شد که دوستم داشتن»را برای کودکان منتشر می کند.
در سال 1349 مجموعه اشعار «شکفتن در مه»را ارائه و چندین فیلم فولکوریک (پاوه، شهری از سنگ،آناقلیچ داماد می شود)هم از محصولات این سال اوست. در سال 1350 دو کتاب قبلاًَ ترجمه شده ی خود را دوباره ترجمه می کند. (رمان خزه ترجمه ی مجدد اززنگار و پابرهنه ها) و با فرهنگستان زبان ایران همکاری می کند. در همین سال است که مادر خود را از دست می دهد.
درسال 1351 در رادیو برای کودکان برنامه اجرا می کند و تعدادی داستان کوتاه:دماغ، دست به دست،لبخند تلخ ،زهرخند و افسانه های کوچک چینی را ترجمه می کند و اشعاری ازبزرگان ادب فارسی رابه صورت نوارکاست ارائه می دهد. به کار ترجمه وکار مطبوعاتی کار تدریس را هم اضافه می کند و برای معالجه به فرانسه می رود. در سال 1352 دفتر شعر «ابراهیم در آتش» را منتشر می کند. کار ترجمه رمان مرگ کسب و کار من است اثر روبرمرل را در این سال ارائه می دهد. در سال 1353 ترجمه ی مجموعه ی داستان «سربازی از یک دوران سپری شده» و مجموعه شعرهای«ازهوا وآینه ها» را به دست میدهد .«حافظ شیراز» شاملو در سال 1354 منتشر می شود. از سال 1355 به مدت دو سال سرپرستی پژوهشکده ی دانشگاه بوعلی را بر عهده می گیرد. گفتار فیلم می نوسد و برای شعر خوانی و سخنرانی به امریکا می رود.


مجموعه ی «دشنه در دیس» در سال 1356 منتشر می شود.در همین سال زندگینامه ی خود دستش را از دست می دهد.برای اعتراض به آمریکا می رود و در آنجا سخنرانیهایی ایراد می کند. درسال 1357ازآمریکا برای سردبیری هفته نامه ی ایرانشهربه لندن دعوت میشود. نخستین جلد کتاب کوچه و مجموعه مقالات«از مهتابی به کوچه» و قصه ی دخترای ننه دریا و بارون وقصه ی دروازه ی بخت به صورت کتاب کودکان رادراین سال به چاپ می رساند.
در سال 1358دومین جلد کتاب کوچه و مجموعه ی اشعار «ترانه های کوچک غربت» را ارائه می دهد و عضو هیئت پنج نفره ی کانون نویسندگان می شود. سومین دفتر کتاب کوچه را درسال1360 چاپ می کند. درسال1361 جلد چهارم کتاب کوچه را به همراه کناب «هایکو» عرضه می کند. جلد پنجم کتاب و کوچه به همراه چندین کتاب و نوار کاست از اشعار ترجمه شده اش در سال1362 به بازار می آید. درسال1363 رمان قدرت و افتخار نوشته ی گراهام گرین را با عنوان «عیسی دیگر،یهودا دیگر» منتشر می کند. در این زمان گفت و شنودی با شاملو به کوشش ناصر حریری انجام می شود.
رمان«دن آرام» را از سال 1366 شروعبه ترجمه می کند. چند کار ترجمه ای از کارهای دیگر این دوره است. درسال1367 برای شرکت در دومین همایش بین المللی ادبیات،راهی آلمان می شود. از آنجا برای شعر خوانی به اتریش و سوئد می رود. درسال1368 جلد دوم مجموعه ی اشعار شاملو درآلمان به وسیله ی انتشارات بامداد منتشر می شود.
درسال 1369راهی آمریکا می شودوتحت عمل جراحی مهره های گردن قرارمی گیرد.
سفرنامه ی طنزآمیز «روزنامه ی سفر میمنت اثر ایالات متفرقه ی امریق» نیز محصول این سفر است.در سال 1370 در شب شعرهایی در لس آنجلس به همراه محمود دولت آبادی شرکت می کند.به ایران برمی گردد و شعرهایی از شعرای خارجی را ترجمه می کند.دفتر «مدایح بی صله» در سال 1371 چاپ می شود.در این سال گفت و گوی احمد شاملو با ناصر حریری به بازار می آید. در سال 1372 ششمین جلد کتاب کوچه ، ترجمه ی مجدد «گیل گمش» و «غزل غزلهای سلیمان» عرضه می شود. در سال1373 به دعوت ایرانیان مقیم سوئد برای شعرخوانی به آن کشور می رود و در همین سال به ایران برمی گردد.
نوار کاست هایی از اشعار مولوی، حافظ و نیما را با صدای خود منتشر می کند. در سال 1374شاملو ترجمه ی «دن آرام» را به پایان می رساند و شروع به بازخوانی و ویراستاری
آن می کند.در سال 1375 دوباره تحت عمل جراحی قرار می گیرد.
هفتمین دفتر کتاب کوچه به همراه دفترشعر«در آستانه» در سال 1376به بازار می آید.
در سال 1377 هشتمین دفتر کتاب کوچه منتشر می شود. دفترهای نهم و دهم کتاب کوچه هم در این سال عرضه می گردد.در سال 1378 برنده ی جایزه ی استیگ داگر من می شود. در سال1379 آخرین مجموعه ی اشعار را با عنوان «حدیث بی قراری ماهان» چاپ می کند و در همین سال است که چشم از جهان می بندد و در امام زاده طاهر کرج می آرامد.
نگاهی به برخی از آثار احمد شاملو


شاملو در نخستین دفتر شعرش «آهنگ های فراموش شده»تحت تأثیر شاعران نوپرداز وتغزل سرایان معاصراست. شکل اشعار این مجموعه چهار پاره است و محتوای آن بیان احساسات سطحی و کم عمق و معمولی است.
وی پس از این مجموعه از طرفی به نیما و شعر او توجه می کند و ازطرف دیگر، به نوعی تفکر خاص اجتماعی و سیاسی گرایش می یابد و ازلحاظ شعری به سوی استقلال می- رود. «آهن و احساس» نمودار گرایش وی به نیما و «قطع نامه» و «23» نشان دهنده ی
استقلال شاعری اوست.
در مجموعه ی «هوای تازه» شاعر نشان می دهد که شعر واقعی از نظر او نه در گرو قالب خاص و معینی است،نه متکی به وزن یابی وزنی. از همین روست که در هوای تازه بیش از هر چیزی توزیع شکل به چشم می خورد و شاعر شعر خود را درهر قالبی ارائه می دهد. هم در قالب مثنوی و چهارپاره وهم در قالب های آزاد نیمایی و غیر نیمایی.
موفق ترین نمونه های شعر شاملو، که کارهای او را درمعیار شعرهای پیشرو عصرما داری ارزش و اعتبار کرده است،غالباً آنهایی است که درقالب منثورسروده شده است یعنی کارهای بعد از سال1340.
شاملو در این حرکت از آغاز تجربه ی شعر منثور تا امروز همچنان در حرکت به سوی کمال بوده است و کارهای اخیرش نشان می دهد که روز به روز بر اسرار کلمه در زندگی شاملو دست کم سی سال تجربه ی شعری را به دنبال دارد. پشتکارشاملوواستعداد برجسته ی وی سبب شد که تنها شاعری باشد که شعر منثور را در حدی بسراید که به هنگام خواندن بعضی اشعار او انسان هیچگونه کمبودی احساس نکند و با اطمینان خاطر آن را در برابر موفق ترین نمونه های شعر موزون در ادبیات معاصر ایران قرار دهد.
زبان شعرشاملو همچون درختی است که ریشه ی آن درزبان نظم و نثرفارسی دری، تا
قرن هشتم استواراست و شاخ و برگ آن درفضای زبان امروزافشان گردیده است.به همین جهت این زبان، شکوه و استواری زبان دیروز و طراوت و تازگی زبان امروز را در خود جمع دارد. بی گمان راز زیبایی و موفقیت شعرهای سپید شاملو تا حدود زیادی مرهون همین زبان است.که نه تنها خلاف عادت نمایی آن،چهره ای شاعرانه به آن می بخشد، بلکه تشدید صفت آهنگینی آن هم، جای وزن عروضی و نیمایی را در شعرها پر می کند.
مرثیه:

به جستجوی تو
بر درگاه کوه می گریم،
در آستانه ی دریا و علف
به جستجوی تو
در معبر بادها می گریم،
در چار راه فصول
در چار چوب شکسته ی پنجره ای
که آسمان ابر آلوده را
قابی کهنه می گیرد
....
به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی
تا چند ، تا چند
ورق خواهد خورد؟
جریان باد را پذیرفتن
و عشق را که خواهر مرگ است
و جاودانگی رازش را
با تو در میان نهاد.
پس به هیئت گنجی درآمدی
پابسته و آز انگیز
گنجی از آن دست که
تملک خاک را و دیاران را
از این سان دلپذیر کرده است!
نامت سپیده دمی که بر پیشانی آسمان می گذرد.
- متبرک باد نام تو! -
و ما همچنان دوره می کنیم
شب و روز را
هنوز را....

بخش هایی از مصاحبه با احمد شاملو

الف- شعر چیست؟

- شعر چیست و آن را چه‏گونه تعریف مى‏کنید؟
- یک‏بار کوشیدم با پر حرفى بسیار به همین سوآل شما جوابى بدهم ولى این‏بار جوابم خیلى کوتاه است: «تعریف همه چیز محدود به زمان و مکان است.» والسلام . چیزى را که هر از چندى تعریف تازه‏یی طلب کند بهتر است به خود واگذاریم. روزگارى اگر مى‏گفتند
برید و درید و شکست و ببست‏
یلان را سر و سینه و پا و دست‏
فریاد احسنت و مرحبامان به عرش مى‏رسید. اما امروز اگر از کارگاه من چنین چیزى شرف صدور پیدا کند اولین کسى که یواشکى خودش را از صف خوانندگان من کنار مى‏کشد قطعاً خود شما خواهیدبود. چون شما را به عیان در شمار گروهى مى‏بینم که «نظم‏بندى فنى» را شعر نمى‏شمارد.
در این باب مطلب ممتعى نوشته شده است که امیدوارم به زودى چاپ بشود و توضیح این مشکل را در آن بخوانید. من این‏جا هر چه بگویم تکرار آن مطالب خواهد بود. در آن‏جا به خوبى نشان داده شده که فقط در عرض همین پنج و شش دهه اخیر زیر چشم خود ما که حاضر و ناظر بوده‏ایم چند بار برداشت بخش‏هاى مختلفى از جامعه از شعر تغییر کرده یا به هر حال انواع تازه به تازه‏یی توانسته است سلیقه‏هاى مختلفى را تربیت کند که به دلیل همجنس نبودن، تعریف واحدى را نمى‏پذیرد.
با وجود این اگر لازم دانستید، کوشش بیهوده‏یی را که من آن بار براى رسیدن به تعریفى از «شعر خود» به کار بستم منعکس کنید آن قسمت را جایی در ضمائم این مصاحبه مکمل چاپ بفرمائید.

- من در گفت و گوهایی که با شاعران مختلف داشته‏ام غالباً شنیده‏ام که براى شعر تعریفى وجود ندارد و رفتن به دنبال آن جز سرگردانى و سر درگمى نتیجه‏یی نمى‏دهد. اما کم نیستند کسانى که برآنند تا به هر ترتیب تعریفى براى شعر پیدا کنند. چون طبیعى است که جز با آگاهى از تعریف شعر و شناخت معیارهاى آن نمى‏توان سره را از ناسره تمیز داد. بخصوص وقتى که معیار و میزان مشخصى در کار نباشد نقد شعر هم که خود شما بارها لزومش را تأکید کرده‏اید موضوعیت پیدا نمى‏کند.
- فکر مى‏کنم از موسیقى هم تعریف به دردخورى موجود نیست یا بهتر است بگویم اگر هم هست من ندیده‏ام. ولى در لغت‏نامه ذیل این کلمه نکته بسیار قابل تأملى آمده. مى‏نویسد: «موسیقى را ارستو یکى از شعب ریاضى برشمرده و فلاسفه اسلامى نیز رأى او را پذیرفته‏اند ولى از آن‏جا که برخلاف علوم ریاضى همه قواعد و اصول آن مسلم و تغییرناپذیر نیست، آن را هنر نیز محسوب داشته‏اند.» - چون جمله در مرجع مختصر قیقاجى دارد آن را صاف و صوف‏تر آوردم. در هر حال منظورم همین عبارت آخرش است. البته باید متذکر بود که موسیقى هنرى است که در آن ریاضیات «نیز» به کار است، نه شاخه‏یی از ریاضیات که آن را به دلیل تغییرپذیرى اصول و قواعدش «هنر نیز» بدانند! - اما نکته قابل تأملش در همین علتى است که براى تغییر مقوله آن از «علم» به «هنر» عنوان کرده‏اند: یعنى

تغییرپذیر بودن اصول و قواعد در مقولات هنرى. پس یک شاهد هم از غیب رسید. قواعد و اصول حاکم بر این یا آن «هنر» قابل تغییر است و یکى از چیزهایی که «هنر» را از «علم» جدا مى‏کند همین است. پس رک و راست مى‏توان به این نتیجه رسید که چون موضوعات هنرى، و از آن جمله شعر، تابع اصول و قواعد مشخصى نیست علم به شمار نمى‏آید و لاجرم قابل تعریف نیست - که البته نباید ناگفته گذاشت که هم موضوع غیر قابل تغییر بودن قواعد علمى و هم نظریه معروضه اخیر نادرست است و از شمار تلقّیات قرن نوزدهمى، که بحثش به ما مربوط نمى‏شود. فقط کافى است اشاره کنیم که نیوتونى آمد و ارستو را جارو کرد و اینشتینى پیدا شد و نیوتون را برچید. ولى به نسبت، ریاضیات از مقولات هنرى «محاسباتى‏تر» است.
با وجود این، ما «شعر» و «نه شعر» را از هم تمیز مى‏دهیم. حتا بچه‏ها هم مى‏دانند که «جم جمک بلگ خزون» شعر است و چیزى که مامان بزرگه با «یکى بود یکى نبود» شروع مى‏کند «قصه». البته باید اذعان کرد که اگرچه بچه به دلیل خامى ذهنش اولى را نخست به خاطر وزنى که دارد شعر تشخیص مى‏دهد این را نیز باید پذیرفت که اگر هوشمند باشد خود پس از چند بار تجربه به تفاوت ماهوى شعر و نقل هم پى خواهد برد.
بدون شک براى پى بردن به چیزها راه‏هاى دیگرى هم وجود دارد. مثالى به ذهنم مى‏آید اما نمى‏دانم با طرح آن از کجا سر در خواهم آورد. خب، اگر نامربوط از آب در آمد حذفش مى‏کنیم.
ببینید: اگر ما بدانیم مرز جنوبى شوروى سابق کجا است و مرزهاى شرقى ترکیه و عراق کجا، اگر مرزهاى غربى پاکستان و افغانستان و حدود شمالى خلیج‏فارس و دریاى عمان را هم بشناسیم آیا خود به خود تصورى از موقعیت جغرافیایی ایران در ذهن‏مان شکل نمى‏گیرد؟ - ما مى‏دانیم به چه چیز مى‏گویند مقاله یا مقامه و به چه چیز مى‏گویند نقل یا قصه یا داستان یا رمان یا به طور کلى ادبیات. آیا کسى این‏ها را براى ما تعریف علمى کرده است؟ همه ما با اندکى هوشمندى مى‏توانیم حکم کنیم که این مقاله علمى با زبان بسیار شاعرانه‏یی نوشته شده یا مى‏توانست خیلى شاعرانه‏تر از این نوشته بشود. این یک تجربه عام انسانى - جهانى است. مسلماً در هیچ جاى دنیا آن تعریفى که شما دنبالش مى‏گردید از شعر داده نشده، اما در موسیقى شوپن را «شاعر پیانو» مى‏شناسند و در معمارى به رایت مثلاً، لقب «معمار موسیقى» و «معمار شاعر» داده‏اند و همه هم به شایستگى این دو تن براى داشتن چنین لقبى گردن گذاشته‏اند. همین نیم ساعت پیش که داشتیم درباره فیزیک این سال‏ها و انقلاب حیرت‏انگیزى که دانشمند هموطن خودمان لطفى‏زاده با نظریه «فازى»اش در انفورماتیک و پیشرفته‏ترین صنایع الکترونیک عالم به وجود آورده صحبت مى‏کردیم من براى آن تعبیر 'دانشى سخت شاعرانه' را به‏کار بردم و شما هم کاملاً به منظور من پى‏بردید. طبعاً مقولات موسیقى و معمارى و مهندسى الکترونیک در ظاهر امر نه شباهتى به هم دارد نه ربطى به شعر، اما این‏قدر هست که نشان بدهد ما به تجربه مى‏دانیم «شاعرانگى» چه‏گونه حالتى است و به عبارت ساده‏تر: اگر تعریفى از شعر نداریم شناختى از آن داریم که به قدر کافى کارآیند است هر چند که این شناخت بر حسب دانش و بینش و درایت و ظرافت طبع و دیگر ظرفیت‏هاى مورد نیاز، در افراد مختلف تفاوت‏هاى غیر قابل تصورى دارد. یک‏بار تو تاکسى دیدم آن بیت سعدى را روى صندوقچه کنار فرمان به این صورت نوشته بودند:
آن کس که به جمله‏گى تو را تکیه به دوست‏
چون نیک نظر نمایی آن دشمن و دوست.
که تحریف بى معنى این بیت است:
آن کس که به جملگى تو را تکیه بدوست‏
چون نیک نظر کنى همه دشمنت اوست.

هر چه سعى کردم از راننده بپرسم از این «شعر» (که نوشتنش مستلزم بازماندن از کار و پرداخت مبلغى دستمزد به خطاط بوده) چه فهمیده است، جز این جوابى نداد که: «وقتى ماشینو تحویل گرفتیم فکر کردیم یه شعر مَشتى رو داشبردش بنویسیم، رفیق ما گفت اینو بنویسیم، دیدیم خیلى عالیه. گفتیم عشق است! دادیم نوشتند ... میگه هر کسى تو این دنیا، یا دشمنه یا دوست.»
درواقع ما یک موضوع اصلى را در معادله منظور نمى‏کنیم. ببینید: اگر شما طرح یک پارچه یا ساختمان و رنگ یک اتاق یا دوخت یک لباس را خیلى بپسندید یا اصلاً نپسندید، آن طرح و رنگ و دوخت لزوما خیلى بد یا خیلى خوب نیست. چون قضاوت شما امرى است مربوط به سلیقه‏یی که دارید، آن هم به همین دلیل ساده که دیگرى ممکن است نظرى یکسره مخالف نظر شما داشته باشد. سلیقه هم محصول پس زمینه فرهنگى و تربیتى انسان است و نمى‏توان براى خوش‏سلیقگى و کج‏سلیقگى حکم عامى صادر کرد. چون جنس سلیقه چیزى از نوع سنگ یا آجر نیست. ضمناً یکى از دوستان من حرف فوق‏العاده پرمعنایی زد. خیلى صمیمانه گفت: «نمى‏شود آدم همه جا دمکرات‏منش باشد اما به هنر که رسید از خودش استبداد رأى نشان بدهد.»

- من به این دلیل که سوآلات تازه‏یی دارم اجازه مى‏خواهم آن بخشى از مصاحبه چند سال پیش‏مان را در همین‏جا مرور کنیم.
- مخالفتى ندارم، منتها به شرط قبول پاره‏یی دستکارى‏ها.

- من هم مخالفتى ندارم ... بسیار خوب؛ شما در آن‏جا گفته‏اید که ...
- ... در فارسى جز خواجه نصیر توسى هنوز هیچ‏کس نگفته شعر چیست، ولى عجالتاً من این‏جا از طریق تشبیه و مقایسه و حذف، و با مختصرى پرچانگى، دریافت و برداشتى از شعر ارائه مى‏دهم. اما فقط تا همین حد و نه بیشتر.
طبعاً قدیمى‏ها تعاریفى از شعر داده‏اند که بهتر است آن‏ها را پیش نکشیم تا باعث خلط مبحث نشود. چون همان‏طور که عرض شد، برداشت امروز گروهى از ما از شعر، برداشتى کاملاً متفاوت است.
ببینید: پدران ما به هر کلام موزون و مقفایی شعر اطلاق مى‏کردند. مثلاً پدربزرگ خود من از زمزمه کردن این بیت چنان لذتى احساس مى‏کرد که من نقش آن را در شیارهاى چهره پیرش مى‏دیدم:
قیامت قامت و قامت قیامت‏
بدین قامت بمانى تا قیامت!
که تازه با اصول قدیمى درست هم نیست، چون «قامت» را با حرف «تا» قافیه کرده. پدربزرگ که تا دم مرگ هم لهجه افغانیش را از دست نداد قاف‏هاى شش‏گانه بیت را هم از ته حلق و نزدیک به «خ» تلفظ مى‏کرد و این تنها چیزى بود که به این بیت بى‏مزه مختصر مزه‏یی مى‏داد.
او واقعاً از این بیت لذت مى‏برد و من در همان حال که از لذت بردن او کیف مى‏کردم، چون روم نمى‏شد به کج‏سلیقگى و بى ذوقیش بخندم روز به روز از هر چه شعر نامیده مى‏شد بیزارتر مى‏شدم. به خصوص که در مدرسه هم چیزى بیش از همین‏ها به ما تحمیل نمى‏کردند. من نمى‏دانستم شعر چیست اما شنیدن این چیزها نه فقط برایم کسالت‏آور بود بل‏که درست و حسابى حالم را به هم مى‏زد.
«خان‏بابا» آدم چندان عامى‏یی هم نبود اما سلیقه‏اش و برداشتش از شعر به‏اش اجازه مى‏داد از این لفاظى بى‏نمکى که یقین دارم امروز به مذاق هیچ شعرخوانى خوش نمى‏آید واقعا لذت

ببرد.
از «شعر»هاى مورد توجه او نمونه‏هاى زیادى به خاطر دارم که شاید نقل چندتایی از آن‏ها براى درک میزان اختلاف ذوق و سلیقه ما کومک خوبى باشد:
دوستان شرح پریشانى من گوش کنید
قصه بى سر و سامانى من گوش کنید
که از وحشى بافقى است. یا این بیت نظامى که از میان آن‏همه ابیات و قطعات زیباى او انتخاب کرده به‏اصطلاح چشم بازار را درآورده بودند تا - یک سنگ و دو گنجشک - هم ما کودن‏ها «شعر» یاد بگیریم، هم با آن اندرزباران شده باشیم:
دانش طلب و بزرگى آموز
تا به نگرند روزت از روز.
یا مثلاً:
هنر آموز، کز هنرمندى
در گشایی کنى و دربندى!
که چون تهش را نمى‏فهمیدیم خیال مى‏کردیم ما نوباوگان وطن باید هنر بیاموزیم تا یاد بگیریم که بعد از این، زمستان‏ها، وقتى وارد اتاق مى‏شویم حتماً در را پشت سرمان ببندیم که سوز نیاید.
یا این بیت مضحک از آن بزرگمرد:
زنبور درشت بى مروت را گوى
بارى چو عسل نمى‏دهى نیش مزن!
خب البته این بیت‏ها سخنان حکمت‏آموز هست، یعنى حرف‏هایی از مقوله پند و اندرز و این جور چیزها که هیچ‏وقت به این مفتى‏ها به گوش هیچ بنى بشرى فرو نرفته و دو پول سیاه کار ساز نبوده. اما هر چه باشد، به هر تقدیر یک نکته براى امروزى‏ها مسلم است و آن این‏که این فرمایشات دُرربار ربطى به عالم شعر ندارد و در واقع ارزش این آثار چیزى بیش از «هر که دارد امانتى موجود/ بسپارد به بنده وقت ورود» و «اى که در نسیه برى همچو گل خندانى/ پس سبب چیست که در دادن آن گریانى» که تو حمام و دکان بقالى کتیبه مى‏کردند به دیوار مى‏زدند نیست. خروارها از این فرمایشات یک پول سیاه به گنجینه فرهنگ و هنر بشرى اضافه نمى‏کند چه رسد به این که بگذاریم‏شان تو موزه سر درش را چراغان کنیم بدهیم آن بالاش بنویسند گنجینه عظیم هنر سنتى ایران.

- صحبت درباره صاحبان این اشعار ...
- من این‏ها را «شعر» نمى‏دانم. دست کم بفرمائید نظم.

- به هرصورت مزخرف‏شمردن این‏ها را کسانى‏تحمل‏نمى‏کنند و از آن سر و صداها به راه مى‏افتد که خودتان بهتر مى‏دانید ...
- آن‏ها را ول کنید بگذارید سر و صدا راه بیندازند. اگر این یک کار را هم نکنند دیگر چه جورى مى‏توانند نشان بدهند که هنوز زنده‏اند.

-در هر صورت به همین دلیل است که من از شما در این باب‏ها توضیحات بیشترى مى‏خواهم. مثلاً در نظامى، آیا شما لیلى و مجنون و خسرو و شیرین را هم شعر به حساب نمى‏آورید؟
- آقاى حریرى. بنده دارم راجع به پند و اندرز منظوم که به حساب شعر منظور مى‏کردند حرف مى‏زنم ... ولى، مهم نیست، حالا که شما عجله دارید بگذارید جواب‏تان را با

سوآلى شروع کنم: آیا اگر من بگویم نظامى در این دو اثر راوى چیره دست شورانگیزترین عشق است (گیرم به سلیقه همعصران خودش که دوست مى‏داشتند عشاق، به سبب نرسیدن به «وصال» معشوقه که همانا همبستر شدن با او بود قتل‏عام بشوند) به او توهین کرده‏ام؟ یعنى حتماً باید بگویم «شاعر» است تا غرور ملى کسانى جریحه‏دار نشود؟ آیا فقط به این دلیل که آن داستان‏ها را به آن زیبایی «به نظم کشیده» باید به او شاعر گفت؟ - در این صورت چرا به آقاى ابراهیم گلستان نگوئیم شاعر.
اگر عقیده مرا بخواهید مى‏گویم «فقط شاعر خواندن» شخص نظامى به مثابه یک نمونه، یعنى ندیده‏گرفتن حق و مقام اصلى او به اضافه اخلال‏گرى در نقد شعر. چرا باید به تصور این که داریم به مهندس معمارى حرمت مى‏گذاریم او را «سرتیپ» خطاب کنیم و به این ترتیب، هم بى اطلاعى خودمان را رو دایره بریزیم هم ارزش تحصیلات او را منکرشویم؟

- اگر در مورد نظامى توضیح بیشترى بدهید ...
- نظامى یک داستان‏پرداز است. در پرداخت گفت و گوهاى اشخاص قصه‏ها اعجاز مى‏کند. زبان در دستش از موم شکل‏پذیرتر است. شناخت شخصیت‏هایش را به ما واگذار نمى‏کند و از آن‏ها تصویرى به ما نمى‏دهد تا هر طور که خودمان خواستیم یا توانستیم درباره‏شان قضاوت کنیم: به آن‏ها جان مى‏دهد مى‏نشاندشان جلو چشم‏مان. مجنون و فرهادش عاشق نیستند، خودِ عشقند، گیرم عشق در برداشت کاملاً قدیمى و سخت رمانتیک و سوزناک روزگار خودش. این‏ها همه مشخصات یک داستان خوب است. یعنى مشخصاتى که در نقد شعر جایی ندارد. و نظامى داستانسرایی است که علاوه بر همه این امتیازات زبانش هم زبانى است شاعرانه. سوآل این است که به چنو استادى چرا فقط باید گفت «شاعر»؟ یعنى چرا باید به داستان‏پرداز بزرگى با این ابعاد، همان لقبى را داد که در انجمن‏هاى ادبى به امثال عباس فرات مى‏دهند؟ این«لقب» به او چه مى‏دهد؟

- گفتید زبانش «هم» زبان شاعرانه‏یی است ...
- منظورم به هیچ وجه این نیست که داستان‏هایش را به نظم ظریف درخشانى کشیده، بل‏که اگر زمانه به او اجازه مى‏داد حکایتش را به نثر بنویسد هم باز شاعرانه بودن زبانش به قوت خود باقى مى‏ماند. منتها او جز به نظم کشیدن داستان‏ها راهى نداشته، که حتماً در ادامه گفت و گومان به چراى این «ناچارى» هم خواهیم رسید. این‏یک خطا یا یک سهل‏انگارى بین‏المللى است. - غربى‏ها هم چهار سخنسراى بزرگ خودشان - هومر یونانى و شکسپیر انگلیسى و دانته ایتالیایی و گوته آلمانى را «شاعر» مى‏خواندند. امروز را نمى‏دانم. این برداشت تا اوائل قرن حاضر یعنى تا پیش از پیدایش «شعر محض» قابل قبول بود. امروز دیگر یا باید در این طبقه‏بندى تجدیدنظر کنند یا به ترتیبى مانع خلط مبحث شوند. از این چهار قُله، هومر و دانته فقط راوى بوده‏اند و شکسپیر بیشتر به بازى‏نویسى شهره است همچنان که گوته در ارجمندترین اثرش فاوست. البته این هر چهارتن آثارشان را در فرم‏هاى شعرى رایج روزگار خود و به زبانى بسیار شاعرانه نوشته‏اند، ولى از اوائل قرن بیستم ناگهان شعرى متولد مى‏شود که قائم بالذات است و براى آن‏که از قوه به فعل آید به حاملى چون قصه - خواه به صورت تریلوژى دانته و خواه به صورت بازى‏هاى شکسپیر - نیازمند نیست. میان این دو گونه (که اولى‏ها بیشتر در مقوله «ادبیات شاعرانه» قرارمى‏گیرد و دومى فقط در مقوله «شعر محض») مرزى به چشم مى‏خورد به کلفتى دیوار چین که نقد شعر و ادبیات معاصر نمى‏تواند آن راندید بگیرد. روایت روایت است و شعر امروز اگر براى نمود خود بدان متوسل شود وارد قلمرو ادبیات منظوم خواهد شد. البته این فرق مى‏کند با موردى که داستان‏پرداز بزرگى براى اثرش زبانى سخت شاعرانه برگزیند و از پسش هم برآید. گو

این‏که منتقدان «شعر معاصر» (روى کلمه معاصر تکیه مى‏کنم) همه بر همین اعتقادند، باز شما لطفاً این را به حساب سلیقه شخصى من بگذارید. - در هر صورت، نظامى که مانند آن چهار سخنسراى بزرگ غرب تا پیش از حدوث تغییرات بنیادى در برداشت بخشى از جامعه ما از مقوله شعر شاعرى بسیار بزرگ به حساب مى‏آید، با مترو معیارهاى سال‏هاى اخیر مطلقاً شاعر شناخته نمى‏شود. مثالش را قبلاً آوردم: آقاى ابراهیم گلستان قصه‏هایش را با اوزان عروضى و حدوداً به فرم بحر طویل مى‏نویسد بى این‏که خود داعیه شاعرى داشته باشد یا خوانندگانش او را شاعر بدانند. صِرفِ به کار گرفتن «وزن محسوس» چیزى را از قلمرو ادبیات به قلمرو شعر انتقال نمى‏دهد.

- آیا در طول تاریخ ما مقاطعى بوده است که شاعر یا شاعرانى به آنچه شما مى‏گوئید «شعر» نزدیک شده باشند؟

- شعر به هر صورت انواع و اقسامى دارد اما آنچه منظور نظر من است صفتى را هم یدک مى‏کشد. من مى‏گویم «شعر ناب» یا «شعر محض». - فکر مى‏کنم این دومى گویاتر باشد.

- منظورتان دقیقاً چه‏گونه شعرى است؟
- منظورم شعر و به طور کلى هنرى است که براى نمود، محتاج سوار شدن بر حاملى یا چنگ‏انداختن به چیزى جز خودش نباشد. مجبور نباشد براى نشان دادن خود به بهانه و دستاویزى متوسل بشود.

- بسیار خوب، باز به این موضوع برخواهیم گشت. حالا بفرمائید که آیا مقاطعى بوده است که شاعر یا شاعرانى به این نوع شعر لااقل تا حدودى «نزدیک شده باشند»؟
- شاید، با قید احتیاط، بشود گفت شاعران سبک هندى «مى‏توانستند» به شعر محض دست پیدا کنند ولى آن‏ها به دنبال مضمون‏سازى افتادند و مجال را از دست دادند. البته جواب به این سوآل بدون یک مطالعه «آکادمیک» غیر ممکن است و من هم چنین مطالعه‏یی ندارم. - اما به طور کلى و با چشم‏پوشى از چند استثناى محدود مى‏توان گفت که شعر، براى شاعران کهن، مقوله خاصى نبوده. از پند و اندرز تا مدح و هجو و مسخرگى و عشق و هرزگى و حکایت و ماده تاریخ بناى قلعه یا وفات اشخاص، هر چه را که در وزن عروضى بیان مى‏شده شعر مى‏شناختند که در غالب موارد هیچ‏چیز از آنچه ما امروز «احساس شاعرانه» مى‏خوانیم یابه «منطق شعرى» تعبیر مى‏کنیم در آن وجود نداشت:
اولین کس که خریدار شدش من بودم‏
باعث گرمى بازار شدش من بودم.
یا مثلاً:
آن شنیدستم که در صحراى غور
بارسالارى درافتاد از ستور.
آشکارا مى‏بینیم که اگر وزن و قافیه را از این دو بیت حذف کنیم چیزى از آن باقى نمى‏ماند که در جان شنونده یا خواننده بنشیند. و حالا آن دو را مقایسه کنیم با ابیات زیر از طالب آملى، که جدا از وزن و قافیه هم به هر حال مضامینى خیال‏انگیز است:

به تن، بویا کند گل‏هاى تصویرِ نِهالى را
به پا، بیدار سازد خفتگان نقش قالى را ...
و:
زان چهره گل به دامن اندیشه مى‏کنم‏
خورشید مى‏فشارم و در شیشه‏مى‏کنم ...

- جایی گفته‏اید کار شعر روایت نیست. مى‏خواهم بپرسم چه‏گونه موضوعاتى روایی است.
- وقتى مطلبى بر اساس طرحى قصه‏وار بیان شود به‏اش مى‏گوئیم روایی است. حالا این چیز روایی مى‏تواند نقاشى باشد مى‏تواند موسیقى باشد مى‏تواند رقص باشد یا هر چیز دیگر. فقط باید به این نکته توجه داشت که هر هنر محضى وقتى به روایت متوسل شد آن حالت نابى‏اش را از دست مى‏دهد. حتماً باید خدمت بهانه‏جویان محترم عرض شود که این به هیچ‏وجه معنیش «بى ارزش شمردن اثر» نیست. هیچ‏کس نمى‏گوید «فندق شکن» چایکوفسکى چون قصه‏یی روایت مى‏کند پس دیگر موسیقى نیست. مى‏گوئیم باله است. هیچ‏کس نمى‏گوید مرغ آمین نیما شعر نیست. هیچ‏کسى نمى‏گوید پرده معروف آخرین شام مسیح چون چیزى را روایت مى‏کند دیگر نقاشى نیست (در برداشت‏هاى معاصر، نقاشى محض «هم» پذیرفته شده است). ولى البته هنوز فراوانند کسانى که شعر را تا چیزى حکایت نکند درک نمى‏کنند، همان‏طور که نقاشى مجرد را و همان‏طور که حتا موسیقى بى گفتار را.

- گفتید پیش از آن‏که شاعران به شعرِ محض دست پیدا کنند آنچه در نظر جمهور شعر تلقى مى‏شد پوسته و به عبارت ساده‏تر شکل خارجى سخن بود نه درونمایه‏اش. سوآل این است که آیا نقد شعر امروز تن دادن به این تفکیک‏هاى گاه بسیار دشوار را ایجاب کرده است؟
- همین‏طور است. این تفکیک را نقد شعر امروز ناگزیر کرده است. در شعر کهن چنان‏که گفتم بجز آثار چند شاعر استثنایی آنچه «شعر» نامیده مى‏شد «نظم» بود و آنچه که شعر در برداشت امروزى نزدیکى بیشترى داشت غزل یا آثار تغزلى، که آن هم گرفتار تکرار و تقلیدى باور نکردنى شده‏بود. کسانى مدعى بودند که شاعرند اما هیچ‏یک حرف تازه‏یی براى گفتن نداشتند و سخنى به میان نمى‏آوردند که از نسل‏ها پیش بارها و بارها مکرر نشده باشد. عشق حادثه‏یی تکرارى بود و معشوق یا معشوقه موجود واحدى بود با تصویرى تغییرناپذیر. غزلسرایی نوعى موزائیک‏سازى بود از قطعات پیش ساخته‏یی با بینش همجنس‏بازانه سربازخانه‏یی. زلف کمند بود ابرو کمان و مژه‏ها تیر (تیر مژگان). حتا غمزه هم چون مى‏بایست به دل بنشیند تیر بود و موها زره (ناوک غمزه بیار و زره زلف - حافظ) و غیره ... رسم معشوقى که این‏جور تا بن‏دندان مسلح باشد هم ناگفته پیداست که مى‏بایست عاشق کسى باشد ولاغیر. عشق حیاتبخش و تکامل دهنده نبود. چیزى بود که مى‏بایست عاشق شوریده على‏القاعده ناکام را خاکسترنشین کند. و شاعر بینوا همه هم و غمش این بود که آن قدر سر کوى یار خونابه از چشم ببارد تا دل سنگش را نرم کند و شبى آن محروم فلکزده را از شراب وصل خود جامى بچشاند. عاشق مجنونى بود خودآزار و معشوق دیوانه‏یی دیگرآزار و عشق طریقى براى رسیدن به اعماق ذلت و پفیوزى:
گر با دِگران شدى هماغوش‏
ما را به زبان مکن فراموش!

- مگر حافظ که این‏قدر مورد حرمت شما است عموماً از همین کلیشه‏ها استفاده نکرده؟

چرا. ولى حافظ براى من انسانى است غمخوار بشریت. موردش به کلى فرق مى‏کند. وگرنه از این لحاظ با دیگران تفاوت زیادى ندارد. دیدید که مثال انتقادیم را هم از خود او آوردم.
آنچه باعث مى‏شود در این بحث همین‏جور سوآل پشت سوآل پیش بیاید بى توجهى به این نکته است که آنچه ما شعر محض یا شعر ناب مى‏نامیم جوان‏تر از آن است که متر و معیارهایش شناخته و نامگذارى شده باشد. و هنگامى که براى سنجش ارزش‏هاى چیزى متر و معیار درخور موجود نباشد، از کله‏پَز یک متر و سى سانتیمتر پاچه خواهیم خواست از بزاز دو سیر و نیم پارچه، و داستان نقدى پیش مى‏آید که زنده‏یاد اخوان بر هواى تازه نوشت. او بر آن مجموعه عیب‏هایی برشمرد از قبیل تضاد و تکرار و تتابع اضافات و سهل‏انگارى‏هاى دستورى و ترکیب‏هاى گوناگون (؟) و توجه به قافیه و عدم توجه به وزن. یعنى ایرادات قدمایی بر شعر کهن و درست همان چیزهایی که بعدها منتقدان «امتیاز» به حساب آوردند.- شعرهاى آن مجموعه محصول دوره تجربه‏هاى تازه بود. مهاجرت از دیارى متروک بود به منطقه‏یی که درست نمى‏شناسید. یعنى درحقیقت یک جور سفر اکتشافى. ناظر که از بالا نگاه مى‏کند باید به مسافر خبر بدهد که چه‏قدر پیش رفته و چه‏قدر به مقصد نزدیک شده، نه این‏که مدام با نگرانى هشدار بدهد که «آى دور شدى! آى دارى از منطقه دور مى‏شوى!» - معیارهایی که او به کار برد درست همان بود که من ازشان مى‏گریختم، یعنى معیارهاى نقد شعر کهن. مثلاً این پاره را نقل کرده بود:
... و تو خاموشى کرده‏اى پیشه‏
من سماجت،
تو یکچند
من همیشه.
و مى‏دانید اسم این را چى گذاشته بود؟ - «دوز بازى با الفاظ» یا «توجه به قافیه و عدم توجه به وزن»!(4)
در هر حال ما چه بخواهیم چه نخواهیم با سلیقه و نیم گز و معیارها، و درنهایت امر با توقعات خودمان به شعر امروز یا دیروز نگاه مى‏کنیم. البته بعضى‏ها با این نظر موافق نیستند و مثلاً مى‏گویند سعدى را باید برداشت برد به قرن هفتم و آن‏جا قضاوتش کرد.

- بله من هم از طرفداران همین نظرم.
- خب، بردیم و قضاوت کردیم. نتیجه؟ مگر کسى توقع دارد سعدى به سیاق قرون بعد از خودش بنویسد؟ هر شاعرى باید خلاصه‏یی از تاریخ شعر فارسى را زیر چاق داشته باشد، و ضمناً براى دست یافتن به زبانى هر چه کارآیندتر، از مطالعه انتقادى آثار گذشتگان غفلت نکند. - و بگذارید همین‏جا گفته باشم که از این لحاظ من از اسکندرنامه دروغین و از قصه یوسف (احمد توسى) و کشف‏الاسرار و قصص‏الانبیا خیلى بیش از آن شعر آموخته‏ام که از صف دراز شاعران متقدم. البته ناسپاسى نمى‏کنم: میان شاعران هم از مولوى (مثنوى و دیوان شمس) از فخرالدین اسعد و از نظامى و پیش از همه از حافظ بسیار آموخته‏ام. گذشته از شعر، من نحوه زندگیم را هم مدیون حافظم. راجع به زبان من بسیار گفته‏اند و نوشته‏اند. خب، من این زبان را اختراع که نکرده‏ام. به‏تدریج آموخته‏ام. دست‏کم مقدماتش را مدیون گذشتگانم. اما سفر کردن با حافظ به قرن هشتم برایم لطفى ندارد، چه رسد به سفر با سعدى به قرن هفتم. چرا باید تن به کارى بدهم که حاصلش مشکوک است. - آن‏ها در عصر خودشان زیسته‏اند و کار خود را کرده‏اند. بله اگر حافظ بر شانه سعدى‏و خواجو و مثلاً کمال‏الدین‏اسماعیل نایستاده بود به یقین قامتى چنین بلند نمى‏یافت که از هشت قرن پیش تا حال

هر که در این پهندشت برگشته به پشت سر نگاه کرده اول چهره تابان او به چشمش خورده است. ما مردم این دورانیم و غم و شادى و نیازها و مشکلات خودمان را داریم. قضاوت درباره ارزش‏هاى تاریخى میراث گذاران ادبى یک مطلب است سلیقه‏ها و نیازهاى شخصى یک مطلب دیگر


دانلود این فایل


برای دریافت اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت اینجا کلیک کنید

دانلود کنترل کیفیت بطری های حاوی مایع در خط تولید با استفاده از بینایی ماشین با کاربرد در صنایع غذایی و بسته بندی در word دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود کنترل کیفیت بطری های حاوی مایع در خط تولید با استفاده از بینایی ماشین با کاربرد در صنایع غذایی و بسته بندی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود کنترل کیفیت بطری های حاوی مایع در خط تولید با استفاده از بینایی ماشین با کاربرد در صنایع غذایی و بسته بندی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود کنترل کیفیت بطری های حاوی مایع در خط تولید با استفاده از بینایی ماشین با کاربرد در صنایع غذایی و بسته بندی در word :


سال انتشار : 1394

نام کنفرانس یا همایش : دومین همایش یافته های نوین در محیط زیست و اکوسیستم های کشاورزی

تعداد صفحات : 17

چکیده مقاله:

در بسته بندی مواد سیالی چون روغنهای مایع و انواع نوشیدنی ها (آب معدنی، نوشابه ها، آب میوه ها....) که امکان خروج و نشت سیال همواره وجود دارد انجام عمل بازرسی بطرهای حاول سیال از نظر عدم وجود عیب در درپوش و حلقه ی آبند امری ضروری است از سوی یگر با گذر زمان و استهلاک دستگاه های پر کن و در نتیجه کاهش دقت این دستگاه ها میزان سیال وارد شده به داخل بطری تغییر نموده و سطح سیال موجود نیز به طبع آن تغییر می کند. صحت اتصال برچسب نیز از حیث مشتری پسندی حائزاهمیت می باشد. خصوصیاتی که براساس آن عیوب تشخیص داده شدند شامل تعیین فاصله و انطباق الگو بود. در این سامانه خودکار تصمیم گیری براساس منطق بولین انجام شد و بطری با سالم بود یا معیوب دوربین Cmos با اتصال Usb، رایانه همراه نقاله 14 سرعته برای تنظیم سرعت و... مورد استفاده قرار گرفت


دانلود این فایل


برای دریافت اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت اینجا کلیک کنید

دانلود تحقیق در مورد رابطه بین جهانگردی و جرم در word دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تحقیق در مورد رابطه بین جهانگردی و جرم در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود تحقیق در مورد رابطه بین جهانگردی و جرم در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود تحقیق در مورد رابطه بین جهانگردی و جرم در word :

رابطه بین جهانگردی و جرم

در این مقاله نقاط مثبت صنعت جهانگردی در افزایش درآمد کشورها، کاهش تعداد بیکاران آنشا شدن بیگانگان با فرهنگ خودی و نظایر آنها مورد بحث قرار گرفته است. نکات منفی جهانگردی نیز طی چهار عنوان (جهانگران به عنوان قربانیان جرم ) ، (جهانگردان وتهدید ارزشهای اجتماعی ) ، (جهانگردان به عنوان مجرم ) و (توریسم و تروریسم ) بررسی شده و در پایان ، در بخش نتیجه گیری ، ابراز امیدواری شده است که کشور ما بتواند از نکات مثبت این پدیده ضمن پرهیز از نکات منفی آن بهره مند شود.

صنعت جهانگردی طی دهه های اخیر رشد چشمگیری داشته است که دلیل آن را می توان د رعواملی چون درآمد و وقت آزاد بیشتر مردم نسبت به گذشته ، پائین آمدن سن بازنشستگی ، تسهیل رفت وآمد بین شهرها و کشورهای مختلف ، هم از حیث وسایل نقلیه وهم از لحاظ مقررات راجع به صدور روادید، و نظایر آنها جست. این صنعت در بسیاری از کشورها منبع درآمد اصلی برای کشور محسوب می شود.برای مثال در کشوری مثل استرالیا در سال 1997تعداد3/4 میلوین نفر از این کشور دیدن استرالیا شده است ، که 4/8 درصد

نیروی کار این کشور را تشکیل می دهند. طبق تخمینهای موجود تعداد جهانگردان بازدید کننده از استرالیا تا سال 2000 میلادی به 6/4 میلیون و تا سال 2007 به 6/7 میلیون نفر خواهد رسید.

تاثیر مثبت جهانگردی در اقتصاد بسیاری از کشورهای دیگر،مثل انگلستان ، آمریکا، ترکیه ، مصر، تونس ، مراکش ، مالزی ، تایلند، هنگ کنگ و نظایر آنها حتی از این هم بیشتر است و به طور کلی تخمین زده می شود جهانگردی موجب ایجاد204 میلیون شغل و ده درصد تولید داخلی در سطح جهان است و این ارقام همه ساله در حال افزایش می باشد. در ایران نیز، به موجب یک پیش بینی ، در پایان برنامه سوم توسعه حدود چهارمیلیون جهانگرد وارد ایران می شوند که از این تعداد حدود دو میلیارد دلار درآمد ملی تحصیل خواهدشد

علیرغم نکات مثبتی که جهانگردی از لحاظ ازدیاد درآمد،ایجاد اشتغال ، شناساندن فرهنگ به بیگانگان و نظایر آنها دارد، مثل هر پدیده دیگری ، دارای مشکلاتی نیز می باشد که از جمله می توان به تهدید شدن ارزشهای اجتماعی و خانوادگی و ازدیاد جرم در جوامع جهانگرد پذیر اشاره کرد. هدف از این مقاله ، که به بهانه حادثه اخیر گروگان گیری جهانگران واعمال مجرمانه می باشد. امید آن که این تحقیق در عمل بتواند در جهت حل معضلاتی که در این زمینه وجود دارد راهگشا بوده و کاهی در راستای رفع موانع جهت پذیرش جهانگردان بیشتر در ایران بدون تحمل آثار زیانبار آن باشد. جهت تسهیل مطالعه ، این مقاله به پنج بخش تقسیم شده است که در آنها، به ترتیب ، به موضوعات جهانگردان به عنوان قربانیان جرم ،

جهانگردان و تهدید ارزشهای اجتماعی ، جهانگردان بعنوان مجرم ، توریسم وتروریسم و نتیجه گیری پرداخت شده است .
1- جهانگردان به عنون قربانیان جرم

تردیدی وجود ندارد که در مناطق دارای جهانگردان زیاداشخاصی نیز حضور پیدا می کنند که از این موقعیت سوءاستفاده کرده و جرایمی را علیه جهانگردان مرتکب شوند. دلایل واضحی برای اینکه جهانگردان ، بیش از اشخاص محلی ، قربانی جرم واقع شوند وجوددارد. آنان معمولا” مقدارزیادی پول نقد، جواهرات و وسایلی چون دوربین به همراه دارند که سارقین ، پس از از سرقت آنها، به سهولت بیشتری قادر به فروختنشان می باشند. جهانگردان ، برای حداکثر استفاده از وقت و امکانات ، معمولا” تا دیروقت مشغول گشت وگذار بوده و چه بسا محلها و امکنه ای بروند که حتی برای اشخاص محلی ناامن محسوب می شوند. آنان معمولا” فرصت و حوصله لازم را برای تعقیب جرایم و مجرمین و حتی اقامه دعوی ندارند.

زمینه دیگری که ارتکاب جرم علیه جهانگردان را تقویت می کند، برخوردهای بین آنان با اشخاص محلی است ، که در ایران نیزنمونه هائی از آن مشاهده شده است. این برخورد می تواند ناشی ازعواملی چون عدم رعایت معیارهای مورد قبول افراد محلی از لحاظ طرزلباس پوشیدن ، سخن گفتن یا رفتارکردن باشد، که گاهی باعث مخالفت شدید اشخاص محلی با پدیده جهانگردی و جهانگردان می شود.

مطابق تحقیقی که در برخی از مناطق آمریکا انجام شده است ، اشخاص محلی با جهانگردان داخلی ، به عنوان هموطنان که از خانه خود دور هستند، برخوردی ملاطفت آمیز دارند، لیکن جهانگردان خارجی را به سهولت نمی پذیرند. همین طور برخی از اشخاص مسن تر استرالیائی ، که تعدی ژاپن را دایر بر اشغال استرالیا در جریان جنگ جهانی دوم به خاطر می آورند، سیل گسترده جهانگردان ژاپنی رابه استرالیا قابل تحمل نمی دانند.

جهانگردان می توانند قربانی جرایم متعددی مثل سرقت ، قتل ، تجاوز حنسی ، گروگان گیری و نظایر آنها قرارگیرند. تحقیقی که در استرالیا انجام شده شده است نشان می دهد که نرخ متوسط جرم در دو محل توریستی ایالت کوئینزلند( یعنی گولدکوست وکیونز) از سایر محلها بیشتر است. در امریکاتحقیقی که در سال 1974 انجام شد، نشان می دهد که برخی از اعمال مجرمانه در میامی با عوامل فصلی مثل سرازیرشدن جهانگردان به این ناحیه ارتباط دارد. درسال بعد از آ; تحقیق مشابهی در32 ایالت مکزیک انجام شد و نشان داد که جرایمی مثل کلاهبرداری و سرقت رابطه نزدیکی با پدیده جهانگردی دارند. تحقیقات مشابه رابطه بین رشد جهانگردی و بالارفتن میزان جرایم را نشان داده است. علاوه بر جرایم ذکر شده در بالا، ارتباط بین جرایمی مثل فحشاء، مستی وتکدی نیز با پدیده جهانگردی در تحقیقات مختلف نشان داده شده است. تحقیقی که برای یک دوره هفده ساله (1978-1961) انجام شده جهانگردی را بزرگترین عامل در رشد جرم در هونولولو دانست .

در هرحال ، علیرغم آمار فوق می توان گفت که با توجه به آمار متضادی که گاهی ارائه می شود، تمامی مناطق جهانگرد پذیرا می شود در این زمینه نقش موثر و مهمی را ایفا می کند، ولی در هر حال تردید وجود ندارد که ارتکاب جرم علیه جهانگردان ، با توجه به اینکه معمولا” بازتاب تبلیغی وسیعی پیدا می کند، باعث کاهش شدید تعداد جهانگردان می گردد. برای مثال تبلیغات انجام شده در پی حمله به جهانگردان انگلیسی و آملانی در اوایل دهه نود میلادی در فلوریدا باعث کاهش یازده درصدی در تعداد بازدیدکنندگان خارجی و کاهش بیست

ودودرصدی در تعداد بازدید کنندگان آلمانی وانگلیسی از فلوریدا(که سالانه حدود چهل میلیون جهانگرد را پذیرامی شود) گشت ، علیرغم اینکه در این ایالات تعداد جرایم ارتکابی علیه جهانگردان بسیار پائین است ، برای مثال در سال 1992 تنها2/3 درصد از جرایم علیه اشخاص غیر مقیم ارتکاب یافته اند. همین طور پس از کشته شدن سه جهانگرد خارجی و مجروح شدن تعدادی دیگر وتبلیغات پیرو این حادثه ، مصر در عرض یک سال قریب یک میلیارد دلار درآمد حاصل از جهانگردی را از دست داد. گروگان گیری اخیر جهانگردان اروپائی در ایران نیز قطعا” چنین تاثیر سوئی بر تعداد جهان گردان خارجی که مایل به بازدید از ایران هستند خواهد گشت ، چرا که طبق تحقیقات و پرسشهای به عمل آمده یکی از مهمترین عوامل در

انتخاب محل برای گردش و مسافرت از سوی جهانگردان ایمن بودن آن است. این افراد طبیعتا” مایل نیستند که در حین سفر مدام نگران ایمنی وسلامتی خود باشند. نه تنها ارتکاب جرم ، بلکه وقایع طبیعی نیز می تواند باعث کم شدن شدید تعداد جهانگردان خارجی ، به ویژه در کوتاه مدت ، گردد، چنان که زلزه اخیر ترکیه چنین تایری را بر جای گذاشت .
2- جهانگردان وتهدید ارزشهای اجتماعی

یکی از مهمترین آثار جهانگردی بر کشورها و مناطق جهانگرد پذیر تاثیر منفی است که جهانگردان بر اخلاق وارزشهای اجتماعی در کشورهای مذکور می گذارند. به قول هریسون قماربازی و فحشا اساس صنعت توریسم شده است. در مورداین دومی ، یعنی فحشا، مناطق توریستی می تواند امکان ارتکاب فحشا را بدون خطر شناخته شدن هم برای زنی که به این کار دست می زند و هم برای جهانگردی که بی میل نیست که دور از خانه وکاشانه دست به ارتکاب اعمالی زندکه ارتکاب آنها را در شهر محل اقامتش غیر قابل تصور می داند فراهم آورد. بدین ترتیب پس از آمستردام ، که روزگاری یایتخت سکس اروپا لقب گرفته بود، اینک شهرهائی مثل بانکوک ، پایتخت تایلند و مانیل ، پایتخت فیلیپین ، چنین لقبی را به خود اختصاص داده اند.
در این شهرها فحشا منبع درآمد سرشاری برای دولت ، هتلداران ، برگزارکنندگان تورهای مسافرتی و نظایر آن شده است و به همین دلیل به طور ضمنی مورد تشویق دولت نیز قرار می گیرد. طبق آمار پلیس تایلند، حدودهشتصد هزا رنفر در این کشور به فحشا اشتغال دارند، که ده درصد آنها مرد هستند.

قمار نیز مثل فحشا، از جمله مونت کارلو ولاس وگاس به دلیل کازینوهایئی ک دارند به عنوا مناطق توریستی شناخته شده اند. در آنتلانتیک سیتی ، برای جلوگیری از کاشه تعداد جهانگردان از کاهش تعداد جهانگردان ، راه اندازی کازینو قانونی شد. این امر مسلما” آثار ناروائی برا یمنطقه جهانگردپذیر دارد، که از جمله آنها می توان از افزایش خشونت ، جرایم سازمان یافته ، فحشا و نظایرآنها نام برد که مستقیما” باراه اندازی کازینوهامرتبط دانسته شده اند.

3- جهانگردان به عنوان مجرم
گاهی جهانگردان خود دست به ارتکاب جرایم مختلفی می زنند،که از جمله مصادیق بارز این امر آن چیزی است که در سالهای اخیر تحت عنوان (اوباشگری در فوتبال ) شناخته شده است. این افراد با ایجاد درگیری ، تخریب و غارت ، امنیت کشورهای پذیرنده را با خطر مواجه می سازند. بدمستی های شبانه در برخی از مناطق جهانگردپذیر نیز موجب سلب آسایش مردم می شود. همین طور، جهانگردان ممکن است با آزردن اشیاء ممنوعه به داخل کشورهای خود به خیل مجرمین بپیوندند.ب رای مثال یک جهانگرد انگلیسی پس از مراجعت از اسپانیاچمدانی حاوی پانصد عدد از نوعی سوسمار کوچک خطرناک رابه انگلستان آورد.
هر چند که شاید این را نتوان با موضوع جرم و جهانگردی به طور مستقیم مرتبط دانست ، چرا که شاید از همان آغاز هدف فردگردش و جهانگردی نبوده است ، لیکن در عین حال نشانگر امکاناتی است که سفرهای مرتبط با جهانگردی می تواند در جهت ارتکاب جرم در اختیار افراد قر ردهد.
4- توریسم وتروریسم
با توجه به اینکه حملاتی که علیه جهانگردان انجام می شود بیشترین تبلیغات رسانه ای را به خود اختصاص می دهد و یکی از اهداف تروریستها نیز دستیابی به تبلیغات رسانه ای است ، و نیز با توجه به اینکه جهانگردی از زمره درآمدهای اصلی برخی از دولتها است ، در سالهای اخیر حملات گروههای تروریستی علیه جهانگردان افزایش یافته است تا هم بدین طریق به تبلیغات مطلب خوددسترسی پیدا کنند و هم با محروم کردون دولت از یکی از منابع درآمدی خود ضربه ای کاری به آن وارد نماید، یعنی این که افراد از ترس حملات تروریستی

جرات سفر به کشور مورد نظر را پیدا نکنند. مثالهای زیادی را می توان از تاثیر سوء حملات تروریستی بر تعداد جهانگردان ارائه کرد که یکی از نمونه های بارزی آن تغییربرنامه سفر حدود دو میلیون آمریکائی در سال 1986 پس ازعملیات تروریستی سال قبل از آن و مواجهه نظامی آمریکا و لیبی است. مثالهای دیگر عملیات گروهائی چون جدائی طلبان باسک در اسپانیا، بریگاد سرخ در ایتالیا نئونازیه در آلمان است که با حمله به جهانگردان خارجی سعی در رسیدن به اهداف تبلیغاتی خود دارند. گاهی نیز گروههای تبهکار با آگاهی از حساسیت دولت نسبت به گروههای جهانگردی و در راستای رسیدن به خواسته های خود به گروگان گیری از جهانگردان خارجی اقدام می کنند، که از جمله در مورد اخیرگروگان گیری اتباع خارجی در ایران هدف قاچاقچیان گروگان گیر، آزادشدن همدستانشان از زندان بود. به دلیل شدت یافتن این گونه اعمال اکثر شرکتهای بیمه خسارات و جراحات ناشی از عملیات ترویستی را مشمول بیمه قرار نمی دهند و پرداخت خسارت به مسافرینی که را که بر اثر شرایط سیاسی مجبور به لغو سفر خود می شوند نمی پذیرند، چرا که در صورت پوشش دادن به چنین خطارتی شاید یک حادثه باعث ورشکسته شدن آنها شود.

5- نتیجه گیری
آنچه که این تحقیق مختصر نشان می دهد از یک سو تاثیر بسیار مثبت جهانگردی ، از لحاظ ایجاد درآم و اشتغال و شناساندن فرهنگ خودی به بیگانگان ، و از سوی دیگر تاثیر منفی آن در ازدیادجرم و به خطر انداختن ارشها و فرهنگ ملی است. بنابراین ، از یک سو، نباید با نگاهی خوش بینانه ، و بدون توجه به عواقب سوء، دروازه های کشور را بر روی جهانگردان خارجی گشود و بدین ترتیب امکان لازم را برای به وجود آمدن آثار سوءاین پدیده ها، که مورد اشاره قرار گرفت ، فراهم آورد. از سوی دیگر نباید، با تنگ نظری ، کشور و مردم را از این منبع عظین بالقوه محروم ساخت و با برخوردهای نسنجیده باعث خودداری اتباع سایر کشورهای از سفر به ایران شد، که لاجرم تاییدی بر تبلیغات بیگانگان در مورد فقدان امنیت در ایران و

تروریست بودن ایرانیان خواهد بود. نباید تصور کرد که همه جهانگردان مثل اوباشان طرفدار فوتبال هستند یا به دنبال جاذبه های آنچنانی موجود در خیابانهای آمستردام ، مانیل یا فلیپین ، یا کازینوها و قمارخانه های لاوگاس و مونت کارلو یا سواحل آفتابی اسپانیا و تونس ومراکش می باشند. امروزه تعداد زیادی از مردم دنیا به دنبال دیدن آثار بکر تاریخی ، و مذهبی ، مناظر طبیعی و فرهنگ غنی کشورها هستند که خوشبختانه جلوه های زیبائی از همه اینها در کشور ما که دارای آداب و رسوم ،فرهنگها و آب وهوای متنوعی می باشد، یافت می شود باید با اندیشدن تمهیدات لازم نسبت به جذب این دسته از جهانگردان به کشوراقدام کرد. در این زمینه می توان از تجربه کشوراسترالیا استفاده کرد که بادادن پرسشنامه هائی به جهانگردان از آنان در موارد مختلف ، از جمله مشکلاتی که در زمینه اعمال مجرمانه در این کشور با آنها برخورد کرده اند، نظرخواهی کرده و از حاصل این نظرات در جهت رفع موانع موجود در راه جهانگردی استفاده کرده است .
نویسنده : دکتر حسین میرمحمدصادقی


دانلود این فایل


برای دریافت اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله تخمین عمر باقیمانده روتور توربین بخار به روش های محاسباتی و غیرمخرب در word دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله تخمین عمر باقیمانده روتور توربین بخار به روش های محاسباتی و غیرمخرب در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله تخمین عمر باقیمانده روتور توربین بخار به روش های محاسباتی و غیرمخرب در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله تخمین عمر باقیمانده روتور توربین بخار به روش های محاسباتی و غیرمخرب در word :

سال انتشار: 1385

محل انتشار: بیست و یکمین کنفرانس بین المللی برق

تعداد صفحات: 10

چکیده:

روتورهای توربین های بخار تحت شرایط دما بالا – تنش بالا کار می کنند . این شرایط باعث مـی گـردد کـه مکـانیزم هـای تخریب مختلفی در حین بهـره بـرداری فعـال شـده و روتـوربمــرور دچــار زوال و افــت خــواص شــود . بــه همــین دلیــل حساسیت بالای روتورها اطلاع از وضعیت متالورژیکی و عمر باقیمانده آنها – به ویژه برای روتورهایی که 100000 ساعت از عمر کاری آنها سپری شده است – اهمیت بسزایی دارد . در این راستا برای جلوگیری از توقف های غیر مترقبه و کاهش هزینه تعمیرات از تکنولوژی برآورد عمر باقیمانده استفاده می گـردد . روشــهای مختلفــی بــرای ارزیــابی عمــر باقیمانــده تجهیــزات نیروگاهی ارائه شده و به عرصه کـاربرد و صـنعت وارد شـده اند . در این مقاله با استفاده از تغییرات سختی، نتایج آزمون هـا ی غیر مخرب، آنالیز تنش روتور و داده هـای بهـره بـرداری، روتور دو واحد نیروگاهی به روشـهای محاسـباتی و سـختی سنجی مورد ارزیابی عمر باقیمانده قـرار گرفـت . آنـالیز تـنش روتور در دو حالت پایـدار و در هنگـام روشـن شـدن واحـد صورت گرفت . آنالیز اجزای محدود روتور کـه اسـاس روش محاسباتی است، اطلاع مناسب ی از نقاط بحرانی و میزان تنش و دما در آن نقاط بدست می دهد . روش محاسباتی در صـورت استفاده از روابـط مناسـب، داده هـای دقیـق بهـره بـرداری و خواص اسمی مربـوط بـه فـولاد روتـور، ارزیـابی مناسـبی از وضعیت روتور ارائه می دهد . از سـوی دیگـر سـختی فـولاد
روتور به مرور زمان کاهش م ی یابد . اندازه گیری دقیق مقـدار کاهش سختی و انجام محاسبات لازم برای اطلاع از وضـعیت کلی روتور روش مناسبی برای ارزیابی عمر باقیمانـده اسـت . نتایج آزمایشها و بررسی های صورت گرفته نشان دادند که دو روتور از عمر باقیمانده مناسبی برخوردارند


دانلود این فایل


برای دریافت اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله جایگاه مهندسی ارزش در چرخه عمر پروژه ها در word دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله جایگاه مهندسی ارزش در چرخه عمر پروژه ها در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله جایگاه مهندسی ارزش در چرخه عمر پروژه ها در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله جایگاه مهندسی ارزش در چرخه عمر پروژه ها در word :

سال انتشار: 1383

محل انتشار: اولین کنفرانس بین المللی مدیریت پروژه

تعداد صفحات: 10

چکیده:

بیش از نیم قرن است که مدیریت ( مهندسی ) ارزش به عنوان ابزاری سودمند در مدیریت پروژه های صـنعتی و عمرانـی مطـرح شـده است و قابلیت های خود را در کاهش هزینه و بهبود طراحی به اثبات رسانیده است . این فرآیند م تکی بر خلاقیت و کارگروهی است و با رویکردی ساختارمند در پی افزایش ارزش در پروژه های تحت مطالعـه مـی باشـد . اگرچـه برنامـه کـاری قـوی و ترکیـب مناسـب متخصصان عضو گروه مطالعات ضامن موفقیت این تلاش ها می باشند، لیکن متخصصان مدیریت ارزش همواره این فرآینـد را بهبـود داده اند . ازاین رو مدیریت ارزش نیز همانند مدیریت پروژه تغییرات گسترده ای را تجربه کرده است و نسبت به تحلیل ارزش که لارنس مایلز آن را تحت فشارهای ناشی از کمبود منابع ابداع نمود، به طور چشمگیری متحول شـده اسـت ، از نـوآوری هـای ایجـاد شـده در فرآیندهای مدیریت پروژه تاثیر پذیرفته است و از ابزارهای نوین دیگر آن در قالب برنامه کاری خود استفاده نموده اسـت ؛ بـه گونـه ای که اکنون فرآیند مدیریت ارزش ارتباطات متعددی با مدیریت پروژه پیدا کرده است و کاربردهـای آن در مراحـل چرخـه عمـر پـروژه متنوع شده است . در این مقاله پس از طرح مفاهیم مرت بط با مهندسی ارزش، چرخه عمر پروژه تعریف می شود، سپس جایگاه و کاربرد مهندسی ارزش در مراحل مختلف آن بیان خواهد شد و در انتها جمع بندی مقاله ارایه خواهد شد .


دانلود این فایل


برای دریافت اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله مدیریت طیف در رادیوهای هوشمند در word دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله مدیریت طیف در رادیوهای هوشمند در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله مدیریت طیف در رادیوهای هوشمند در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله مدیریت طیف در رادیوهای هوشمند در word :

سال انتشار: 1388

محل انتشار: دوازدهمین کنفرانس دانشجویی مهندسی برق

تعداد صفحات: 8

چکیده:

امروزه با توجه به رشد بی رویه استفاده از تکنولوژی های بی سیم, پهنای باند قابل دسترس, از مهم ترین مشکلات علم مخابرات می باشد. یکی از روش های ارائه شده برای استفاده بهینه از پهنای باند, به کارگیری تکنیک های دسترسی به طیف به صورت دینامیک است. در سال های اخیر, رادیوی هوشمند به عنوان ابزاری برای استفاده بهینه از طیف معرفی شده است. شبکه های متشکل از رادیوهای هوشمند, در برابر چالش های خاصی که ناشی از تغییرات شدید طیف در دسترس و همچنین کیفیت سرویس های مختلفی که کاربردهای متنوع از آن ها انتظار دارند, قرار دارند. برای مشخص تر شدن این چالش ها هر رادیوی هوشمند باید توانائی به انجام رساندن موارد زیر را داشته باشد.
بتواند قسمتی از طیف را که در دسترس است مشخص کند, بهترین کانال موجود را انتخاب نماید, با کاربران دیگری که از این کانال استفاده می کنند همکاری داشته باشد, هنگامی که کاربر دارای مجوز می خواهد از کانال استفاده کند, کانال مزبور را ترک نماید. در این مقاله, ابتدا رادیوی هوشمند معرفی می شود. سپس به بررسی چالش های موجود در ارتباط با مدیریت طیف در شبکه های متشکل از رادیوهای هوشمند پرداخته خواهد شد.


دانلود این فایل


برای دریافت اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت اینجا کلیک کنید

دانلود به کارگیری رهیافت توسعه نوسنتی محلات محلات شهری با تأکید بر اراضی خاکستری نمونه موردی: محله حسینی معصوم شهر بجنورد در word دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود به کارگیری رهیافت توسعه نوسنتی محلات محلات شهری با تأکید بر اراضی خاکستری نمونه موردی: محله حسینی معصوم شهر بجنورد در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود به کارگیری رهیافت توسعه نوسنتی محلات محلات شهری با تأکید بر اراضی خاکستری نمونه موردی: محله حسینی معصوم شهر بجنورد در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود به کارگیری رهیافت توسعه نوسنتی محلات محلات شهری با تأکید بر اراضی خاکستری نمونه موردی: محله حسینی معصوم شهر بجنورد در word :


سال انتشار : 1394

نام کنفرانس یا همایش : سومین کنگره بین المللی عمران، معماری و توسعه شهری

تعداد صفحات : 14

چکیده مقاله:

اراضی خاکستری درون بافت شهری یکی از باارزش ترین منابع محیطی می باشند، که دارای قابلیت و پتانسیل بالقوه کلیدی به منظور تأمین فضاهای موردنیاز خدمات عمومی (فضای سبز، پارکینگ، کتابخانه و غیره) درجهت به وجود آوردن محله یا شهری پایدار، زیبا و با امنیت بالا هستند. با توجه به اینکه شهرها با یک رشد سریع روبه رو بوده اند، ازنظر کالبدی و خدمات عمومی دارای کمبودهای زیادی می باشند که در این رابطهمی توان از زمین های خاکستری برای به حد استاندارد رساندن یا حداقل بهبود وضعیت سرانه کاربری های مختلف سود جست. هم چنین در دهه های اخیر ساختار محلات شهری به گونه ای بوده که در مواردی سبب ازبین رفتن ارزش های سنتی محلات شده، لذا دیدگاهی که توجه ای ویژه به برنامه ریزی و طراحی در سطح محله و واحدهای همسایگی دارد رویکرد نوشهرگرایی است که بسیاری از راهکارهای آن در جهت ارتقاء ابعاد مختلفمحله است. روش تحقیق، از نوع ترکیبی (با اواویت رو شهای کمی) و گردآوری اطلاعات بر پایه ی مطالعات اسنادی- کتابخانه ای است. تحقیق حاضر سعی دارد با انجام مطالعات بر روی بافت محله در زمین ههای کالبدی، جمعیتی، دسترسی و فضاهای محله، دست به ساماندهی اراضی خاکستری درون بافت محلات شهری بر اساس تلفیق ضوابط و استانداردهای شهری، اسناد فرداست و اصول و معیارهای رویکردTND و استفاده از ظرفیت و توان اراضی خاکستری با هدف ارتقاء کیفیت محیطی (زیستی، اجتماعی، کالبدی و فضایی) و جلوگیری از رشد افقیو ایجاد پیوند و یکپارچگی در جبران گسست کالبدی موجود در بافت شهر بیانجامد، که این خود تلاشی در جهت بسط و کاربردی نمودن تحقیق حاضر است.


دانلود این فایل


برای دریافت اینجا کلیک کنید
  • ali mo