دانلود مقاله میراث فرهنگی و نقش آن در جذب توریست در word دارای 44 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله میراث فرهنگی و نقش آن در جذب توریست در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله میراث فرهنگی و نقش آن در جذب توریست در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله میراث فرهنگی و نقش آن در جذب توریست در word :
همانگونه که می دانیم آثار باستانی و میراث فرهنگی یک کشور بیان کننده و فرهنگ هویت یک ملت می باشد و فرهنگ نیز به عنوان پدیده ای پویا، از اساسی ترین جنبه های حیات اجتماعی هر جامعه می باشد. در حقیقت همانگونه که افراد شخصیت و هویت خاص خود را دارند چنانچه جامعه را موجودی حقیقی بنگاریم و نه اعتباری، فرهنگ، شخصیت و هویت جامعه را معرفی و مشخص می نماید پس بررسی شیوه های زندگی و چگونگی چهره بی تاریخی مردمی که هزارها سال است در عرصه معینی از زمین به سر می برند و یکی از با نام و نشان ترین و پایدارترین فرهنگهای جهانی را به خود اختصاصش داده اند کار ساده ای نیست.
بدین قرار هر قدر که بداهتاً نام ایران مشخص از نام و خصوصیات ممتاز عناصر انسانی مغالی باشد که در زمانهائی بین سه تا چهار برار سال بیش بدین مملکت پای نهاده اند مسلم است که ساکنان کنونی کشور بدون استثناء از میراثهای مشترک همه مردمی برخوردارند که از کهن ترین روزگاران تا حال در آن به سر برده اند و آثار ماندنی بیشماری در عرصه های مختلف حیات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، نظامی، و…. بر جای نماده اند.
فرضیه های تحقیق:
1- آیا رابطه معناداری بین ضعف توریست و اشتغال وجود دارد؟
2- آیا رابطه معناداری بین آثار باستانی و جذب توریست وجود دارد؟
3- آیا ربطه معناداری بین فرهنگ یک ملت و جذب توریست وجود دارد؟
4- آیا رابطه معناداری بین تاریخ و فرهنگ یک جامعه وجود دارد؟
ضرورت تحقیق:
از چند جهت ارائه این تحقیق لازم است:
1- از جمله ضروریات امر را اینگونه می توانیم بیان کنیم که فرهنگ هر کشور ریشه در آثار باستانی و ارزشهای فرهنگی آن دارد.
2- بتوانیم با ارائه این تحقیق مشکلات موجود بر سر راه جذب توریست را بررسی نمائیم.
3- در صورت شناخت مشکلات راه حلی برای آنان پیدا کنیم.
4- چون کشور ما سابقه ای چند بزار ساله دارد و برای آثار باستانی متعددی می باشد پس به مراتب جذب توریست باید افزایش یافته باشد نه کاهش.
هدف تحقیق:
کارها را انگیزه ها پیش می برند و انگیزه نگارنده از این تحقیق نیز یک نگرانی و راهکارهای مناسب جهت استفاده بهینه از میراث فرهنگی می باشد. نگرانیها غالباً پیامتد تجربه های تلخ است. با دریغ باید گفت که در نیم قرن اخیر بسیاری از جلوه های هستی فرهنگی از یکسو آماج بدسگالیهای بیگانگان و از دیگر سو، دستخوش برخی ندانم کاریهای خود باختگان و بی خردان بوده است. در این رهگذر بسیاری از آثار و پدیده های زندگی پیشینیان ما که می توانست مایه سرفرازی امروزیان باشد از میان رفت. این آثارکه امروزه می توانست در جذب توریست نقشی مهم داشته باشد متأسفانه از میان رفته است و همانطور که می دانیم یکی از راههای نگهداشت هویت فرهنگی مردمان و سرزمینها، شناساندن ارزشهای آن است و کشور ما با سابقه چند بزار ساله و آثار فرهنگی متعدد می تواند سیاهان و جهانگردان را به سمت خود جلب و جذب نماید تا علاوه بر منافع اقتصادی، هویت فرهنگ و ارزشهای فرهنگی را نمایان کند.
مشکلات و محدودیت ها:
کار تحقیق ناشناخته هاست بدیهی است که در این وادی مسائل و مشکلات عدیده ای نهفته است کار محقق نیز در واقع غلبه بر مشکلات و تنگناهای موجود است تا اینکه سرانجام ناشناخته و یا سوال مطروحه به پاسخی کارآمد و مفید منجر شود. در این تحقیق، با توجه به ماهیت و اهداف والای آن، مشکلات نسبتاً زیادی وجود داشت که برخی از آنها به شرح زیر می باشد:
– کمبود شدید منابع اطلاعاتی مکتوب و نتایج تحقیقات مرتبط قبلی
– تنگناهای زمانی و مالی که امکان توسعه جامعه مورد و بررسی و ورود به عمق بیشتر خصایص مورد اندازه گیری را مانع می گردید.
– کمبود وقت نیز عادل دیگری در این رابطه بود.
واژه ها و اصطلاحات این تحقیق:
میراث فرهنگی: آثار بجامانده از پیشینیان که نشانه فرهنگ، اصالت و هویت چند بزار ساله ماست.
توریست: سیاحان و جهانگردانی که از دیگر کشورها جهت آشنائی با میراث فرهنگی و آثار باستانی کشور دیگر به آن کشور می روند.
فرهنگ: ادب و تربیت، دانش، علم و معرفت و مجموعه آداب و رسوم
فصل دوم
ادبیات تحقیق
تاریخچه موضوع:
بررسی شیوه های زندگی و چگونگی چهره های تاریخی مردمی که هزارها سال است در عرصه معینی از زمین به سر می برند و یکی از با نام و نشان ترین و پایدارترین فرهنگ های جهانی را به خود اختصاص داده اند کار ساده ای نیست. به ویژه که اگر چنین مردمی در درازای عمر پرزحمت شود مخاطره های بسیاری را از سر گذرانیده باشند و محیط موصوف و مسکن مألوف آنان نیز در عمر هیچ شکی از دستبرد هجوم های مکرر خارجیان و اغتشاش های کوچک و بزرگ داخلی برکنار نمانده باشد.
بدین قرار هر قدر که بداهتاً نام ایران مشتق از نام و خصوصیات ممتاز عناصر انسانی فعالی باشد که در زمانهائی بین سه تا چهار بزار سال پیش بدین مملکت پای نهاده اند مسلم است که ساکنان کنونی کشور بدون استثناء از میراثهای مشترک همه مردمی برخوردارند که از کهن ترین روزگاران تا حال در آن به سر برده اند و آثار ماندنی بیشماری در عرصه های مختلف حیات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی و… بر جای نهاده اند.
ایران چگونه پدید آمد؟
مقصود از ایران، حتی در مفهوم فلات و نجد، گسترده و میدان جغرافیائی خاصی نیست که فرهنگ ایرانی در آن رواج دارد، چه این خود میدانی همواره گسترده بوده است بلکه کلیت یکپارچه ای است که در هر دو سایه نهاد سیاسی مسلط متبعث از آن که همان نهاد دولت باشد قرار گرفته است. بدین سان و بنا به تعریف فلسفی و جامعه شناختی ملت ایران به عنوان کلی یکپارچه همواره با بعد مکمل خود یعنی دولت ایرانی که مشترکاً در شرایط تاریخی خاصی پدید آمده اند بر روی هم ایران را پدید آورده اند و همراه با جغرافیای تاریخی مربوط کشور ایران را ایجاد کرده اند.
بزاره ها پیش از آنکه ملتی و دولتی و کشوری به نام ایران وجود داشته باشد، تیره ها و قبیله های بسیاری که دارای زبان و فرهنگ ایران بودند را در بر می گرفت.
نام ایران:
با آنکه علی الظاهر لفظ ایران از نام آخرین اقوامی که برای سکونت دائم به این کشور آمده اند استقاق یافته، تفحصی مختصری در تحول لغوی آن بی فایده نمی نماید. قدیمی ترین نشانه ای که از نام سرزمین آریائی ها باقی مانده در اوستاست که اسامی شانزده کشور مسکن اقوام مزبور را بیان می کند که به تعدادی از آنها اشاره ای داریم:
1- آیران وراج ت ملکت اریانها 2- باخذی= باختر 3- وهژگان = گرگان 4- رگ= ری5- سخر یا چخر = شاهرود
صرف نظر از اطلاق نام « ایران و بیج» یا « ایران ویژه» بر منطقه ای از سرزمینهای مسکونی این اقوام، آنچه از تفضیل زندگی آنها بر می آید این است که ایرانیان نواحی شرق فلات که سرزمین مشترک خویش را ترک گفته بودند بعدها با شوق و حسرت از آن یاد می کردند و محل تجمع اولیه اقوام آریائی را در صفحات مختلفی چون آسیای مرکزی، ترکمنستان، شمال قفقازیه، شبه جزیره کریحه، اروپای شمالی و برخی دیگر از نواحی نیمکرده شمالی دانسته اند.
اشارت دیگری که در بایست است، این است که سرزمین ایران در خلال هزاره های متمادی نام و هویت تاریخی خود را حفظ کرده علی رغم همه پیشامدهای سوء و حوادث ناموافق، کماکان به صورتی واحد، زنده و مستقل و بر سر پا باقی مانده است.
فرهنگ:
فرهنگ یک قوم یا ملت، به مثابه شخصیت یک فرد، بیانگر هویت جامعه و تعیین کننده نحوه احساس، اندیشه و رفتار اعضای جامعه است. در واقع فرهنگ تجلی ارزشی و بیانگر کیفیت زندگی اجتماعی مردم یک جامعه محسوب شده و از این رو عنایت به آن از اهمیت بسزائی برخوردار است. در این زمینه، امام خمینی در مورد جایگاه و نقش فرهنگ می فرمایند:
« بی شک بالاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه، هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه در بعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ، پوک و میان تهی است.
اگر فرهنگ جامعه ای وابسته و متأثر از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه، به جانب مخالف گرایش پیدا می کند و بالاخره در آن مستهلک می شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می دهد.» در دنیای امروز مطرح شدن و پرداختن به مسائلی نظیر اشاعه فرهنگی، تمام فرهنگی، تأخر فرهنگی و تجدد فرهنگی، فرهنگ دینی، پویائی فرهنگی و هدایت و مدیریت امور فرهنگی و نظایر آن به ایجاد یا توسعه سازمان ها و مراکز مختلفی منجر شده که بر اساس اهداف و وظایف خویش، به بحث و بررسی، هدایت برنامه ریزی و سیاستگذاری درباره این مهم می پردازند.
خصوصیات فرهنگ و تمدن ایرانی:
اگر فرهنگ را به مفهوم « مجموعه بافتهای آموخته رفتاری، عقیدتی و ارزشی انسانی که عضو یک گروه اجتماعی است» بپندازیم. بدیهی است که تأثیر و تأثر و اتحاد فرد و جامعه و محیط زیست بر یکیدیگر مبنای اساسی تحولات آن را تشکیل می دهد و در نهایت انسان بر مدار قواعد و مقرراتی حرکت و فعالیت و زندگی می کند و شاخصیت می بابد که روح کلی جامعه بر آن حاکمیت یافته و به عنوان سرمایه و میراث مشترک همه عناصر متشکل شناخته شده است. تمدن به همه تغییرات کمی و کیفی اطلاق می شود که در زندگی بشری حاصل شده و در عرصه حیات مشترک انسانهائی که بایکدیگر در ارتابط اند مجال بروز و مادگاری و تحولی یافته است. به بیان دیگر تمدن از ریشه مدن و خویشاوند مدینه أخذ شده است.
تمدن عبارت است از مجموعه ساخته ها و اندوخته های معنوی و مادی جامعه بزرگ انسانی مقصود از ساخته های انسانی آن چیزی است که در طبیعت در حالت عادی وجوود ندارد و انسان آن را می سازد و به نوعی طبیعت را به سود خویش تغییر داده و تکمیل می کند و به همان اندازه که در ساخت و یا تکمیل یک شیئی دخالت دارد آن چیز جزو تمدن انسانی می شود تمدن به نسبت فرهنگ که جزو خالص موجودیت گروه اجتماعی معینی را تشکیل می دهد، بر همه آثار و نشانها و دستاوردهای مادی و معنوی به هم پیوسته همه انسانها در همه زمانها و مکانها اشتمال می یابد. علی هذا، فرهنگ جزو اصیل تمدن است که بر مبنای عملکرد ساز و کارهای موجود در درون و بیرون جامعه شکل می گیرد، در تداوم ایام صیقل می پذیرد و تکامل می یابد و از عناصر دخیل تمدنها هر جزء را که قابلیت جذب و تحلیل و مطابقت با بافت و نظام بالنسبه ثابت موجود در بسته اصلی دارد، به خود می گیرد و هر چه را که نامطلوب است به دو می اندازد.
به عبارت دیگر فرهنگ، مجموعه مشترکات و ساخته های معنوی و مادی یک ملت است که محتوای آن در طول تاریخ فراهم شده شکل گرفته است. این شکل را روح یا وجدان بدان می بخشد و لامی له بر فرهنگی مستقیماً با تقدیر تاریخی و زیر بنای اجتماعی ویژه آن پیوندی علت و معلولی و رابطه ای منطقی متقابل دارد. بدین ترتیب جوامع تاریخی ایران همیشه هم فرهنگ خاص خود را دارا بوده اند و هم تمدن را کثرت وجود اقوام و مللی که از دیر باز با ساکنان کشور در تماس بوده اند و شیوه های معاش و سلوک و نظر و عمل خود را به درون جوامع ایرانی راه داده اند، باعث شده است که رسم و راههای بیگانه جایی برای حضور و نفوذ پیدا کند همواره با عملها و عکس العملهای دائمی مردمی که خواه نا خواه با آنان در اصطکاک و مجادله و برخورد آمیزش بوده اند تغییر و تحول یابد.
سرزمین ایران و مناظر جالب آن
هر کس که به ایران سفر کرده است همواره دو چیز را در برابر دیده داشته است یکی کوه و دیگری بیابان خشک و بی حاصل درست است که مردم غالباً در دره های کوچک گرد آمده اند، اما دشتهای پهناور خالی از مردم نیست. بلندیهای ایران که بیشتر سطح کشور را تشکیل می دهند غالباً خشک و پر سنگلاخ است. در دورانهای باستان هم همین حال را داشته اند. همچنانکه صحرا همواره در عریان اثری شگرف داشته است مشخصات این سرزمین هم در مردم ایران نفوذی عظیم داشته است. ما به واسطه داشتن زندگی پر آسایش و برخورداری از وسایل جدید تمدن حال کسانیکه در زندگی ایشان طبیعت نقش مهم دارد و کیفیت آب و هوا و زمین و تغییرات آنها موجب بهروزی یا نگون بختی آنان می شود فراموش کرده ایم.
با آنکه می کوشیم تا گذشته را با یافتن امور مشابه دریابیم و می کوشیم تا تاریخ را با دنبال کردن و کشف آثار مداوم یک سازمان یا اعتقاد و مذهب بخصوص در طی قرون، درک کنیم اما بعضیی طبقه بندیها و تشابه هائی که ما پدید می آوریم یا درست می کنیم مورد تردید و موضوع اختلاف نظر می گردند. مسائل مشکل و موارد تردید و شک با آنکه نگارنده کاملاً پیرو این عقیده نیست که ایرانیان تنها با آمدن تازیان، به تاریخ و تاریخ نویسی توجه کردند اما باید اذعات کند که بررسی تاریخ ایران باستان به سبب کمی مدارک، بسیار دشوارتر از مطالعه تاریخ یونان و روم است.
همین کمی مدارک مربوط به تاریخ ایران باستان خود شاید متضمن سودی باشد، سودی که مورد تردید و شکر است زیرا این امر باعث آن می شود که اهمیت هر پاره لوحی یا مدر کمی که مربوط به ایران باستان است بسیار بیشتر از اهمیت مثلاً، شیئی یا سنگی یا لغت مشابهی باشد که از یونان و روم باستان بر جامانده است به سبب آنکه از دورانهای باستان یونان و روم مدارک و نوشته های تاریخی فراوان به دست ما رسیده است. کارهای باستانشناسان و مورخان هنر و خط شناسان و سکه شناسان را نیز در کشف تاریخ ایران باستان و بهم پیوستن اجزای آن نمی توان از دیده دور داشت. و به راستی بررسی خاص یک شیئی هنری یا یک لغت در یک سنگ نوشته یا یک سکه کمیاب ممکن است منشأ فراوانی در مسائل کلی تاریخ شود.
سنتهای ایرانیان
تصور کنید که همه شواهدی که از روم قدیم داریم اعم از زبان لاتینی و تاریخ و آثار باستانی و مانند اینها به جای نمانده بود و تنها مأخذها برای بجا برون به زبان لاتینی همان دسته زبانهائی باشد که امروزه به زبانهای لاتینی شناخته می شود آنهم به همین صورت کنونی. در چنین صورتی آیا کسی می توانست پی ببرد به اینکه معمین اصلی زبانهای مشتق از لاتینی بخش کوچکی بود در مغرب ایتالیای مرکزی.
بنابراین اساس بررسی ما در دوران پیش از تاریخ ایران باید متکی باشد به زبان شناسی مقایسه ای و قواعد مربوط به آن چنانکه هر چه به کار می بریم دست کم از روش زبانشناسی مایه گرفته باشد برای آنکه بتوانیم زبان اصلی ناشناخته را بشناسیم ناچار از فرزندان او یهنی فارسی باستانی و اوستا که شناخته شده اند می پرسیم پیش از آنکه کاملاً به ایرانیان بپردازیم بهتر است چند سخنی درباره آریاها یعنی هند و ایرانیان پراکنده نشده فرضی بگوئیم که در روشن کردن این بحث بسیار به کار ما می خورد. می توان در آغاز فرض کرد که آریاها در مرحله بیابانگردی بودند. آنها فلز را می شناختند ولی به آنها کمتر دسترسی داشتند.
اسب و گردونه جنگی چنانکه از وداها بر می آید، بسیار در کار جنگ مهم بودند. کشاورزی نیز نزد آنها در خور بود. از لحاظ سازمان اجتماعی همچنانکه انتظار می رود زندگی شبانی بود و کلان مهمترین واحد به شمار می رفت. تردید است در این که واحد بزرگتری مانند مردم و ملت یا نژاد مفهومی داشته است یا آنکه شاید تصور تاریکی از این مفاهیم در میان بوده است.
وظایف مسئولان و مدیران جهت جذب توریست:
1- برنامه ریزی: یعنی تعیین برنامه هائی برای انجام یکسری فعالیتها جهت دستیابی به مقاصد مورد نظر که همان جذب جهانگردان می باشد
2- سازماندهی :تعیین ارتباط و وظایف هر شغل با مسئولیت و اختیارات آن
3- رهبری و هدایت: به معنای آشنا کردن افراد با وظایف محوله به گونه ای که تضادها حل گردد.
4- هماهنگی: به معنای ایجاد نظم و یکنواختی و هماهنگی بین فعالیتها و بخش های مختلف در جهت ارائه خدمات بهتر.
مدیرانی که در عرصه های مختلف فرهنگی جامعه به تصیمی گیری می پردازند، جدای از استعداد درونی بایستی به مسائل فرهنگی نیز علاقه مند باشند زیرا حوزه تأثیر گذاری مدیران فرهنگی ذهن و ابعاد درونی انسان هاست.
- ۹۵/۱۲/۰۱